کلی مطلب باحال و علمی میتونی اینجا پیدا کنی

۴۱۴ مطلب با موضوع «روانشناسی» ثبت شده است

راهکارهایی برای تسکین شکست عشقی و رسیدن به آرامش

راهکارهایی برای تسکین شکست عشقی و رسیدن به آرامش

۱ .وقتی یک رابطه  تمام شد،  تمام شده است.
اگر رابطه تمام شد به یاد داشته ‌باشید که فکر کردن به خاطرات خوب رابطه می‌تواند تمام دلایل منطقی را از ذهن شما پاک کند و در نتیجه دوباره به همان رابطه مسموم بازگردید. خیلی طبیعی است که مغزتان شروع به خیالبافی کند و شما را قانع کند که این رابطه آنقدرها هم که فکر می‌کردید بد نبوده ‌است ولی اشتباه را تکرار نکنید. موقعیت را بپذیرید و سعی کنید به سمت آینده حرکت کنید.
 
۲_ از تداعی کننده ها پرهیز کنید.
 
از تمام محیط‌هایی که ممکن است شما را به یاد رابطه بیندازند پرهیز کنید. حتی اگر دوستان مشترکی داشتید برای مدتی از آنها دوری کنید،  به هیچ وجه به محیط‌هایی که احتمال حضور او وجود دارد، نروید.
 
۳_ مسئولیت تصمیم خود را بپذیرید.
 
سعی کنید با درد ناشی از جدایی کنار بیایید، طبیعی است که بعد از جدایی احساس خلأ و گیجی کنید اما باید مسئولیت تصمیم‌ خود را بپذیرید و امید داشته ‌باشید که همه چیز خوب خواهد شد.
 
۴_ نگذارید نفرت جای عشق بنشیند.
 
بعد از مدت کوتاهی وارد مرحله نفرت می‌شوید و به شدت از همه چیز خشمگین می شوید. هم از خودتان عصبانی هستید هم از طرف قبلی‌تان، اما بعد از مدتی به این نتیجه خواهید رسید که این جدایی اجتناب‌ناپذیر بوده ‌است. در واقع این خشم و غلیان احساسات خیلی طولانی نخواهد بود، سعی کنید کارهای مثبت انجام دهیدتا از آنها انرژی بگیرید، سعی نکنید نفرت را جایگزین عشق به دوست قبلی‌تان کنید.
 
6. یک شبکه اجتماعی از دوستان بسازید.
 
بعد از  جدایی، شما به کسانی نیاز دارید که دوست‌تان داشته‌ باشند و شما را درک کنند، سعی کنید بیشتر در جمع دوستان و اقوام دلسوزتان باشید، آنها به شما کمک می کنند زودتر خودتان را پیدا کنید و روی پای خود بایستید، یک شبکه آرام‌بخش از دوستان بیش از هر چیز می‌تواند از دردها و آلام شما کم کند.
 
۷_ داستان را بدون سانسور بنویسید.
 
سعی کنید آنچه درون‌تان وجود دارد را روی کاغذ پیاده کنید، البته حواستان باشد که باید کاملا با خود صادق باشید و خودتان را سانسور نکنید. یکی از مهم‌ترین فواید نوشتن این است که شما وقتی قلم به دست بگیرید ناگهان احساساتی روی کاغذ می‌آید که خودتان از دیدن آنها شگفت‌زده شده و در نتیجه به یک بینش و شناخت عمیق‌تر از خود می‌رسید و علاوه بر همه اینها نوشتن از بار غم‌ها کم می‌کند و دیگر احساس خفگی نخواهید کرد چون احساس می‌کنید مغزتان خالی شده‌است.
 
۸_  علایم هشدار  برای خودتان قرار دهید.


یکی از بهترین راه‌ها برای فراموش کردن رابطه قبلی‌تان این است که فهرستی از تمام دلایلی تهیه کنید که می‌گویند چرا او برای شما فرد مناسبی نبوده ‌است. ظالم و صریح تمام دلایل را بنویسید، اینجا جایی نیست که بخواهید چیزی را ببخشید. از تمام وقایعی بدی که بین شما اتفاق افتاده احتمالا نشانه‌ای دارید، آن نشانه را به همراه احساسی که در آن لحظه داشتید کنار هم بگذارید. به خصوص اگر زمانی دلتان هوای عشق قبلی را کرد سراغ این یادآوری‌کننده‌ها بروید.
 
۹_ چیزهای جدید پیدا کنید.
 
یک جدایی می‌تواند شروع یک زندگی دوباره باشد، به همین دلیل پیشنهاد می‌کنیم دکور اتاقتان را تغییر دهید، وسایل شخصی‌تان را دوباره سامان دهید و کمی جا برای چیزهای نو باز کنید؛ حتی سعی کنید احساسات‌تان را هم تازه کنید. آشفتگی و کهنگی می‌تواند شما را افسرده کند و فقط استرس‌ها و اضطراب‌های شما را افزایش دهد. وقتی سعی کنید همه چیز را دوباره سامان دهید و مرتب کنید، مغزتان این آمادگی را پیدا می‌کند که خود را از درد جدا کند.

 موسیقی‌های آرامش‌بخش را  جایگزین آهنگ‌های غمگین کنید.
 
۱۰_ یک سری چیزها را باید دور بریزید.
 
تمام چیزهایی که ممکن است شما را به یاد دوست قبلی‌تان بیندازد دور بریزید، مثل‌ آهنگ‌ها، بوها، صداها، وسیله‌ها و...  
 
۱۱_ خوشبختی را در جاهای دیگر جستجو و پیدا کنید.
 
شاد و خوشبخت بودن را تجربه کنید یعنی سعی کنید همراه با دوستان و اقوام‌تان زمان بیشتری به تفریح بپردازید. با خود فکر کنید که رابطه تنها یک بخش از زندگی شما بوده‌است و اگر تنها باشید زندگی باز هم جنبه‌های زیادی برای لذت بردن دارد و شما می‌توانید به تنهایی برای خود تفریحات لذتبخش پیدا کنید.

 یادتان باشد بهترین انتقامی که می‌توانید از دوست قبلی خود بگیرید این است که خوب زندگی کنید.
 
۱۲_ منفی‌ها را دور بریزید.
باید بدانید که احساسات بد و افسوس هیچ دردی را دوا نمی‌کند. اگر رابطه شما با دوست قبلی‌تان خیلی ویژه بوده‌است باید قبول کنید که همه چیز تمام شده‌است. شما باید به خود تبریک بگویید که این شجاعت را داشتید که رابطه را قطع و بر احساسات خود غلبه کنید.

۰۸ دی ۹۵ ، ۰۸:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

چرا مردها بی احساس میشوند؟

چرا مردها بی احساس میشوند؟

👌اغلب مردهایی که در معرض استرس شدید قرار دارند در خود فرو‌می‌روند ، سکوت می‌کنند و بی‌احساس می‌شوند تا مسئله ی خود را به شکلی حل کنند.

👌از آنجایی که طبیعت اصلی مرد ، مردانه و مذکر است برای مبارزه با استرس به این نیاز دارد که خود را از معرکه عقب بکشد و مدتی را به تنهایی بگذراند. این رفتار قدرت مردانه او را تشدید و تقویت می‌کند. بنابراین زمان مناسبی برای رسیدگی به واکنش‌های عاطفی و احساسی نیست. اغلب مردها در برخورد با استرس ابتدا با احساسات خود قطع رابطه می‌کنند تا بتوانند به طور عینی و منطقی با مسئله پیش آمده برخورد کنند.

👌زن‌‌ها از این رفتار مردها به هراس می‌افتند زیرا اگر قرار باشد زنی با احساسات خود قطع ارتباط کند باید به قدری ناراحت باشد که بخواهد کسی را رد کند اما این موضوع در مورد مردها صدق نمی‌کند در حالی‌که مردها خود به خود در واکنش به استرس با احساسات خود قطع رابطه می‌کنند.
مرد توانایی آن را دارد که در لحظه‌ای در خود فرو برود و سکوت اختیار کند به همین شکل می‌تواند در لحظه‌ای از این حال خارج شود.

👌وقتی مردها متعادل‌تر می‌شوند برای آن ها صحبت درباره ی این‌که از چه موضوعی ناراحت بودند ساده‌تر می‌شود. وقتی مرد از دنیای سکوت و تنهایی بازمی‌گردد ممکن است حرفی برای گفتن نداشته باشد زیرا ممکن است به این نتیجه رسیده باشد که دلیل و موضوعی برای ناراحت شدن وجود ندارد.

 در اغلب موارد وقتی مرد از سکوت و انزوا خارج می‌شود و می‌گوید که همه چیز خوب و عالی است ، بهتر است زنش به این گفته او اطمینان کند و در شرایط آرام قرار بگیرد.

۰۸ دی ۹۵ ، ۰۸:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

#ازدواج_یک_رابطه_روانی

#ازدواج_یک_رابطه_روانی

🔻در رابطه میان زن و مرد معمولاً یکی نقش ظرف و دیگری نقش مظروف را می یابد.
در این شکل رابطه اغلب ظرف، ظرفیت های بیشتری داشته و برخی از نیاز هایش در این رابطه دو طرفه بی پاسخ می مانند اما مظروف به طور کامل هر چه که می خواهد را در رابطه می یابد.
شخصیت ظرف پیچیده تر از مظروف بوده و بدلیل نارضایتی پنهان ناشی از بی پاسخ ماندن برخی خواسته ها، سرریز لیبیدو-انرژی روانی- به سمت و سویی دیگر در مورد شخصیت ظرف، ناگزیر است.

از سوی دیگر شخصیت مظروف نیز هر چند به طور کامل از رابطه پاسخ می گیرد اما در لایه های ناخوداگاه روانش، از متزلزل بودن جایگاه خود در رابطه آگاه است.
او می داند که طرف پیچیده تر رابطه بسیاری پرسش ها دارد که جوابش نزد او نیست.
این ناامنی ناخوداگاه روانی، در بسیاری اوقات شخصیت مظروف را وا می دارد در جستجوی امنیت به سراغ روابط خارج از ازدواج رفته و خود، نقش ظرف را برای مظروف دیگری به عهده بگیرد.

اگر زن و مرد، کاملاً متناسب و برابر باشند ظرف یا مظروف یکی بوده و مشکلات فوق رخ نمی دهند اما این امر کم پیش می آید.
شاید حالت بهینه این باشد که نقش ظرف و مظروف به تناوب میان دو سوی رابطه تغییر کند به عنوان مثال یکی از آن دو در بخش «عاطفی» ظرف بوده و دیگری در بخش «منطقی»؛ یکی در حوزه مسائل مالی ظرف رابطه باشد و دیگری در حوزه خانواده... تغییر نقش مداوم ظرف و مظروف به استحکام رابطه می افزاید و شانس دوام و بقای رابطه را افزایش می دهد در غیر این صورت رابطه ای که در آن نقش ظرف و مظروف کاملاً از هم تفکیک شده باشد، به دلیل فقدان همپوشانی، شانس کمتری برای بقا دارد.

🔸کارل گوستاو یونگ، بخشی از مقاله ازدواج به مثابۀ یک رابطۀ روانی

۰۷ دی ۹۵ ، ۰۸:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

#پنج_رفتار_مخرب_روابط_بین_زوج_ها:

#پنج_رفتار_مخرب_روابط_بین_زوج_ها:

☑️ بر خلاف خیانت و دروغ و خشونت که ضربه های شدید و ناگهانی به روابط می زنند، عادات و رفتارهای مخربی هستند که بسیار موذیانه و به آهستگی روابط بین یک زوج را  هر قدر هم که قوی باشد تخریب می کنند. این عادات عبارتند از:

🔸شکایت کردن میتواند هر رابطه ی خوبی را به یک شکنجه تبدیل کند حتی اگر مستقیم از طرف مقابل شکایت نکنید شنیدن غرولند و نظرات منفی آدم را خسته و روابط را فرسوده میکند. به جای گفتن "چه فیلم بدی بود" یا "وای بازم ترافیک" و امثال اینها، یا جملات مثبت بگویید یا ساکت باشید.

🔸 انتقاد کردن نیز عادت شایع و فرساینده ایست و اگر دائمی باشد از شکایت دائم نیز بدترست و براحتی پیوندهای صمیمی را به نقطه پاره شدن میرساند. برای خنثی کردن اثرات زهرآلود انتقاد این عادت را در خود بپرورانید که از شریک زندگی تان تعریف کنید و او را تایید کنید.
🔸 ثابت کردن اینکه او اشتباه میکند بخصوص در حضور دیگران - روابط شما را در حالی خراب می کند که هیچ سودی عایدتان نمی شود. مثلا چه فرقی می کند که شما مهمانی را ساعت یازده ترک کردید یا دوازده؟ یا اینکه رنگ موهای میزبان قهوه ای سیر بود یا سیاه؟
  🔸کنترل کردن همسر نیز از رفتارهایی است که رابطه ی صمیمی بین زوجین را از بین می برد.وقتی به شریک زندگیتان بگویید چه کند و چه نکند، حتی اگرصلاح او را می خواهید، باز هم نشان می دهید که نسبت به او قدرتمند هستید و با این کار به قلب رابطه تان سم می پاشید. سعی کنید بیشتر پذیرنده باشید تا فرمانده.

🔸 گفتن "نه" به جای "بله" حتی وقتی پیشنهاد او به نظرتان غیر منطقی میرسد کار صحیحی نیست و به جای مخالفت و "نه" گفتن بهتر و سازنده ترست که بگویید "بله تا آنجایی که ممکن است" یا "باشد تمام سعی ام را خواهم کرد".

📚مهارت های حل تعارض در همسران


۰۷ دی ۹۵ ، ۰۸:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نشانه های طلاق عاطفی کدامند؟

نشانه های طلاق عاطفی کدامند؟


1- کاهش چشمگیر وقت گذاشتن برای همدیگر.

2- کاهش وابستگی ها و گیرایی های همسران در رابطه با همدیگر

3- افزایش سرگرمیهای برون زناشویی و تمرکز بر مسائل بیرون از خانواده

4-  فاش شدن رازها و اشتباهات همسران در بیرون از خانواده .

5- عدم استفاده از راهبردها حل مسئله.

6- کاهش میزان نوازش کلامی،  جسمی و روابط جنسی که منجر به از دست دادن روابط عاطفی و وفاداری و زمینه ساز روابط فرا زناشویی خواهد شد.

7- عدم اعتماد همسران به یکدیگر در حل مشکلات و یاس و نامیدی در حل مسائل. که منجر به ادامه مشاجره در خانواده میشود.

8-وقت گذاشتن بیش از اندازه برای فرزندان و غافل شدن از روابط بهینه زناشویی که منجر به تشکیل ائتلافی علیه همسر دیگر میشود.

9- به رخ کشیدن اشتباهات،  فاجعه آمیز کردن مسائل کوچک و سرزنش کردن همدیگر.

10- پرداختن به مسائل گذشته به جای اندیشیدن به مخاطرات پیش رو.

11-کاهش شور و هیجان در زندگی.

12-پرداختن به سریال ها و برنامه های تلویزیون به جای صرف وقت برای همدیگر.

13- عدم پذیرش مشکل یا ماندن در وضعیت سکوت.

۰۷ دی ۹۵ ، ۰۸:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

#خیانت_همسران⛔️⛔️⛔️⛔️

#خیانت_همسران⛔️⛔️⛔️⛔️

شما فکر میکنید تمام خیانتکاران با هدف خیانت به همسرشان وارد رابطه ای دیگر شده اند؟

نه ابداا خیانت معمولا از جایی شروع میشه که تصورش را هم نمیکنید از یک دردودل ساده با همکارتان، دوست دوران مدرسه ،همسر دوست صمیمی و ... اول فکر میکنید چقدر خوب درکتان میکند،بعد فکر میکنید به عنوان یک انسان با او نزدیکی فکری دارید،به مرور دلتان می خواهد بیشتر با او صحبت کنید چون حرفهای او روی شما تاثیر دیگری داردو فقط وقتی با او صحبت میکنید برایتان همه چیز خوب است حتی گاهی هیچ گله و شکایتی از همسرتان ندارید ولی برای دردودل با او از همسرتان شکایت میسازید
(همسرم زشته، اصلا نمی فهمه من چی می گم،من و درک نمی کنه و...)بعد یواش یواش دلتان می خواهد اورا بیشتر ببینید و طولانی تر ببینید و بعد کم کم ذهنتان درگیر مقایسه او با همسرتان میشود و در بیشتر اوقات همسرتان در این مقایسه بازنده است
همین باعث میشود  روابطتان سرد و سرد تر شود، چون شما کسی را دارید که با او دردودل کنید و برایش ناز کنید دیگر حوصله همسرتان را نخواهید داشت و دیگر به آن راحتی که رابطه را آغاز کردید نمی توانید از آن خارج شوید.

خیانت مثل جانوری خزنده و بی صدا،بی دعوت وارد زندگیتان میشود و همه آن را به خطر می اندازد
مراقب مرزهایتان باشید ، " این تصور واهی من با دیگران فرق دارم و در دام خیانت نمی افتم را دور بریزید " میلیونها نفر با همین تصور اشتباه در همین دام افتاده اند..

۰۵ دی ۹۵ ، ۱۱:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

۹ نشانه ای که شما شخصیت متعادلی دارید:

✔️ ۹ نشانه ای که شما شخصیت متعادلی دارید:

🔹۱) زمانهایی را برای بودن با دوستان و زمانهایی را برای تنهایی اختصاص می دهید.

🔹۲) ملاقات و آشنایی با افراد جدید برای شما خوشایند است.

🔹۳) از خود و زندگی خود به راحتی صحبت می کنید اما تمام جزئیات را در اختیار همه قرار نمی دهید.

🔹۴) شما فردی اجتماعی هستید و افراد به جکهای شما می خندند اما نیاز ندارید که کانون توجه باشید و دیگران را تحقیر و تمسخر نمی کنید.

🔹۵) ابتدا فکر میکنید سپس صحبت می کنید.

🔹۶) بیش از اندازه حساس و زودرنج نیستید.

🔹۷) اگر کاری برای شما کسل کننده بود آن را انکار نمی کنید.

🔹۸) اجازه نمی دهید کسی روح شما را برای رسیدن به اهدافتان افسرده و ناامید کند.

🔹۹) با احساساتتان در ارتباط هستید و آنها را سرکوب نمی کنید. وقتی کسی از شما بپرسد که هم اکنون چه احساسی دارید به وضوح می توانید احساس خود را یافته و آن را نشان دهید.

۰۳ دی ۹۵ ، ۱۳:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دلزدگی زناشویی چیست ؟

✍💕 دلزدگی زناشویی چیست ؟

دلزدگی زناشویی به علت مجموعه ای از توقعات غیرواقع گرایانه و فراز و نشیب های زندگی بروز می کند.
دلزدگی از عشق، یک روند تدریجی است. در واقع، صمیمیت و عشق به تدریج رنگ می بازند و به همراه آن، احساس خستگی عمومی عارض می شود. در شدیدترین نوع آن، دلزدگی برابر است با فروپاشی رابطه.

🔷علایم دلزدگی زناشویی
دلزدگی زناشویی دارای نشانه های زیر است:
1- نشانه های جسمی:
نوعی احساس دلزدگی و کسالت ، سردردهای مزمن، بی اشتهایی یا پرخوری،…

2- نشانه های عاطفی:
دلزده ها قبل از هر چیز احساس آزردگی می کنند. آنها حس می کنند در زندگی مشترک اذیت می شوند. تمایلی به حل مشکل نشان نمی دهند و امیدی هم ندارند مشکلاتشان حل شود. حس می کنند کسی را ندارند که از آنها حمایت عاطفی کند.

3- نشانه های روانی:
دلزده ها خودشان را باور ندارند، حس می کنند شکست خورده اند و خودشان را دوست ندارند. آنها دیگر نه همسرشان را قبول دارند و نه می توانند او را دوست داشته باشند.

🔷چرا دلزدگی زناشویی پیش می آید ؟
1- توقعات غیرمنطقی و غیرواقع بینانه
گاهی توقعات ما آنقدر بالا و غیر واقع بینانه است که ازدواج با هر فرد دیگری هم نمی تواند آن توقع ها را برآورده کند. مثلا زنی که توقع دارد شوهرش که از صفر زندگی را با او شروع کرده باید یکساله هم خانه و هم ماشین بخرد، معلوم است با دیدن واقعیت دلزده می شود.
2- گذشتن از فاز هیجانی اول ازدواج
وقتی زن و شوهر از فاز هیجانی و عاطفی اول پس از ازدواج بیرون می آیند، هر حادثه کوچکی را بهانه می کنند تا به همسرشان یک برچسب منفی بزنند. در این مواقع سکوت مردها نشانه بی احساسی شان تلقی می شود و یک بار محبت نکردن زن ها، نشانه ی نامهربانی شان!
3- نگفتن احساسات به یکدیگر
اگر همسران، نیازهای خود را مطرح نکنند یا در رابطه با همدیگر پی به نیازهای یکدیگر نبرند و به راه حل مثبتی برای برآورده کردن نیازهایشان نرسند، خطر دلزدگی دوچندان می شود.

🔷درمان دلزدگی زناشویی چیست ؟

1- توقع هایتان را منطقی و منصفانه کنید
روانشناسان می گویند توقع های غیرمنطقی، بیشترین ارتباط را با دلزدگی زناشویی دارد. اینکه ما باور داشته باشیم توافق نداشتن، باعث تخریب رابطه است اولین باور غیر منطقی است.
باید یاد بگیریم اختلاف نظر طبیعی است و نباید آن را منفی تفسیر کنیم. اینکه باور داشته باشیم رفتارهای همسرمان تغییر نمی کند هم غیرمنطقی و غیرمنصفانه است.
البته اینکه فکر کنید می توانید از همسر امروزتان، انسان دیگری خلق کنید هم کاملاً اشتباه است. اینکه توقع داشته باشیم همسرمان ذهن ما را بخواند هم غیرمنطقی است. باید خودمان نیازهایمان را به زبان بیاوریم و توقع نداشته باشیم همسرمان ذهنمان را بخواند.

2- خودتان، رابطه را تازه نگه دارید

در روزهای اول پس از ازدواج، همه چیز تازه و هیجان برانگیز است اما وقتی که همه چیز تکراری شد، زن و شوهر کم کم از هم دلزده می شوند.
در این مواقع گذاشتن انرژی برای رابطه می تواند آن را همچنان هیجان برانگیز نگه دارد. سعی کنید همسرتان را غافلگیر کنید، هر چند وقت برنامه دو نفره هیجان برانگیزی برای هم بگذارید.
به هم ابراز احساسات کنید. اگر مشکلی هم پیش آمد با هم مطرحش کنید یا با مشورت گرفتن از یک مشاور خانواده آن را حل کنید.

3.از یک روان درمانگر یا مشاور خانواده برای حل این مسئله کمک حرفه‌ای بگیرید.

۰۳ دی ۹۵ ، ۱۳:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

فواید بوسه

بوسه


✍💕 بوسه باعث ترشح اندورفین و اکسیتوسین می شود.
به همین دلیل باعث می شود احساس خوشحالی کنید و استرس کمتر داشته باشید و انرژی مثبت بیشتری حس کنید.



۰۳ دی ۹۵ ، ۱۳:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

آیا باید با همسر دروغگو کنار بیایید؟


 آیا باید با همسر دروغگو کنار بیایید؟

 اعتماد و صمیمیت در هر رابطه‌ای با میزان صداقت آدم‌ها مرتبط است. راستگویی ارزشمند است و احساس خوبی در رابطه ایجاد می‌کند. ما انتظار داریم در یک رابطه برمبنای اعتماد و راستی هر دو نفر با هم صادق باشند. وقتی یک نفر متوجه شود که دیگری چیزهایی را از او پنهان می‌کند یا راستش را نمی‌گوید و اطلاعاتی از از دسترس او خارج هستند اعتماد به رابطه را از دست می‌دهد و تردیدها آغاز می‌شوند.‏
مطالعات نشان می‌دهند که هر آدم ممکن است در طول روز حداقل یک دروغ کوچک بگوید. دروغ یا پنهان کاری عادت رایجی است. بسیار از این دروغ‌هایی که در زندگی روزمره گفته می‌شوند کوچک و بی ضرر هستند. اما برخی از آدمها هم دروغگوهایی حرفه‌ای هستند و ممکن است با دروغ‌های کوچک اما مکرر یا دروغ‌های بزرگ به دیگران آسیب بزنند. در روابط مشترکی مثل رابطه زناشویی دروغ‌های مکرر خواه بهانه‌ای برای آن وجود داشته باشد یا نه به مرور زمان می‌تواند به رابطه آسیب جدی وارد کند.‏
برای فهم این مساله که

ادامه مطلب...
۰۲ دی ۹۵ ، ۲۳:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

راهکارهایی برای تسکین شکست عشقی و رسیدن به آرامش

راهکارهایی برای تسکین شکست عشقی و رسیدن به آرامش
 
۱ .وقتی یک رابطه  تمام شد،  تمام شده است.
اگر رابطه تمام شد به یاد داشته ‌باشید که فکر کردن به خاطرات خوب رابطه می‌تواند تمام دلایل منطقی را از ذهن شما پاک کند و در نتیجه دوباره به همان رابطه مسموم بازگردید. خیلی طبیعی است که مغزتان شروع به خیالبافی کند و شما را قانع کند که این رابطه آنقدرها هم که فکر می‌کردید بد نبوده ‌است ولی اشتباه را تکرار نکنید. موقعیت را بپذیرید و سعی کنید به سمت آینده حرکت کنید.
 
۲_ از تداعی کننده ها پرهیز کنید.
 
از تمام محیط‌هایی که ممکن است شما را به یاد رابطه بیندازند پرهیز کنید. حتی اگر دوستان مشترکی داشتید برای مدتی از آنها دوری کنید،  به هیچ وجه به محیط‌هایی که احتمال حضور او وجود دارد، نروید.
 
۳_ مسئولیت تصمیم خود را بپذیرید.
ادامه مطلب...
۰۱ دی ۹۵ ، ۲۱:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

روانشناسی/ نشانه های افراد دروغگو

روانشناسی/ نشانه های افراد دروغگو

گرچه متخصصان معتقدند نمی تواند الگوی دقیقی را برای شناختن دروغگو ها اعلام کرد و اغلب الگو های اعلام شده می توانند افراد را به اشتباه بیندازند اما محققان هنوز هم برای یافتن نشانه های دروغگویی تلاش می کنند. آن ها در بررسی های شان به نتایج زیر رسیده اند:
شب ها به حرفش اعتماد نکنید!
محققان می گویند آدم ها شب ها غیرقابل اعتمادتر از ساعات دیگر روز هستند. از نظر پژوهشگران، احتمال این که اطرافیان تان شب ها به شما دروغ تحویل دهند، بیشتر از دیگر ساعات روز است و به گفته آن ها آدم ها در ابتدای روز صداقت بیشتری از خود نشان می دهند.
سؤال را دوباره تکرار می کند؟
محققان دانشگاه کالیفرنیا می گویند دروغگوها در شیوه حرف زدن شان نشانه های بی صداقتی خود را ابراز می کنند. از نظر پژوهشگران آدم های دروغگو اهل گفتن جزئیات نیستند و وقتی از آن ها سؤالی می کنید که نمی خواهند صادقانه به آن جواب دهند، سؤالی که پرسیده اید را تکرار می کنند.
مغزش مشکل دارد !
محققان می گویند آدم هایی که به دروغ گفتن معتادند و بی دلیل و بی بهانه دروغ می گویند، مغز شان ناهنجار است. از نظر آن ها کسانی که از سر عادت دروغ می گویند مقدار ماده خاکستری قشر پیشانی مغز شان کمتر و ماده سفید آن بیشتر است.




۰۱ دی ۹۵ ، ۱۶:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

با ۶ تاثیر عجیب «عشق» روی ذهن و جسم خود آشنا شوید

با ۶ تاثیر عجیب «عشق» روی ذهن و جسم خود آشنا شوید

 عشق شاید یک ماده مخدر یا داروی آرامش بخش نباشد اما تاثیراتش دقیقا همانند آنهاست؛ وقتی کسی عاشق می شود مغزش به گونه ای تغییر می یابد که حس می کند همه دنیا زیباست، همه آدم ها خوب هستند و هیچ دردی برایش باقی نمی ماند.
انسان های عاشق حالتی از سرخوشی دارند و شور و هیجان آنها بسیار بالاست. البته باید بدانید که عشق فقط روی مغز تاثیر نمی گذارد، بلکه همه بدن را تحت سلطه خود دارد و به همین خاطر است که با دیدن معشوق، تغییراتی در حالت های روحی و جسمی افراد ایجاد می شود. از جمله ی این تغییرات می توان به موارد زیر اشاره کرد.
خوشحال می شوید
در روزهایی ابتدائی رابطه عاشقانه، فرد حالتی از سرخوشی و خوشحالی زیاد دارد که دلیلش کاملا معلوم است. محققان ثابت کرده اند که داشتن احساسات قویِ عاطفی موجب افزایش میزان فرارسان های عصبی دوپامین در مغز می شوند که به ما می گوید پاداش و رویدادهای خوب در پیش است. خوب است بدانید که همین تغییرات شیمیایی، به موجب دیگر منابع شادی بخش به غیر از عشق هم در بدن صورت می پذیرند. به همین لحاظ می توان گفت که این تغییر هورمونی، مبین «حالِ خوبِ» افراد در ابتدای دوران عاشقی است.
دردهایتان از بین می روند
حتی دیدن عکس معشوق هم می تواند موجب از بین رفتن درد بشود. به دنبال تحقیقاتی که اخیرا صورت پذیرفته، مشخص گشته که وقتی افراد از دردی رنج می برند، با نشان دادن عکس فرد موردعلاقه شان به آنها، تا حد زیادی از میزان دردشان کاسته می شود. این کاهش درد به قدری محسوس است که اگر به فرد روش درمانی دیگری پیشنهاد می شد، هرگز به این اندازه کارساز واقع نخواهد شد.
نگاهتان در چشمان فرد مورد علاقه قفل می شود
در تحقیقی از زنان و مردان خواسته شد تا به مدت دو دقیقه کارهای زیر را انجام دهند:
خیره شدن به چشمان پارتنر خود
خیره شدن به دستان پارتنر خود
شمارش تعداد دفعات پلک زدن طرف مقابل
تقریبا همه شرکت کننده ها اعلام کردند که هنگامی که به چشمان طرف مقابل خود خیره شده بودند، نوعی حس خاص و تاثیرپذیری از طرف مقابل دریافت کرده اند.
گونه هایتان گُل می اندازند
هنگامی که انسان با موارد مورد علاقه خود مواجه می شود، میزان ترشح آدرنالین خون افزایش می یابد. این تغییر هورمونی موجب فراخ شدن رگ های خونی، افزایش جریان خون و اکسیژن موجود در آن شده و در نهایت به سرخ شدن گونه ها منجر می شود.
قلبتان بهتر و منظم تر کار می کند
در نتیجه یک تحقیق گسترده و جامع مشخص شده، فارغ از سن افراد، متاهل ها در مقایسه با مجردها کمتر دچار حمله قلبی می شوند. البته دلیل این امر فقط عشق نیست، بلکه مشخص شده افراد متاهل کمتر از مجردها سیگار کشیده و به سمت تفریحات و عادات ناسالم کشش کمتری از خود نشان می دهند.
تمام بدن تان مور مور می شود
شور و هیجان عشق باعث می شود تا هورمون های آدرنالین و نوراپی نفرین افزایش یابند که موجب ایجاد تپش قلب، عرق کردن کف دست و سرگیجه می شوند. در جدیدترین تحقیقات علمی از ۷۰۰ نفر خواسته شد تا هنگام شنیدن حرف یا دیدن عکس مربوط به عشق، هر کدام از قسمت های بدن آنها که بیشترین تغییر را داشت آن را رنگ کنند. در نتیجه این آزمایش معلوم شد که تقریبا تمامی اعضای بدن افراد به ویژه، قفسه سینه، معده و سر در مواجهه با عشق، کارکردشان تغییر می کند.

۰۱ دی ۹۵ ، ۱۶:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مهارت زندگی/ ۹ دلیل که خلوت و تنهایی برای روح و روان تان مفید است

مهارت زندگی/ ۹ دلیل که خلوت و تنهایی برای روح و روان تان مفید است



 به نظر می‌رسد آن‌قدر روزمان را با مشغله‌های‌مان پر می‌کنیم که زمان آرامش و خلوت و تنهایی مان بسیار کوتاه و زودگذر است. اما همیشه یادتان باشد که تنها بودن گاهی واقعا برای سلامتی روح و روان تان مفید است. با ما در این نوشتار همراه باشید تا ۹ دلیل که خلوت و تنهایی برای روح و روان تان مفید است را بیان کنیم.
برخی آدم‌ها هنگام تنهایی احساس گناه می‌کنند، برخی دوست ندارند تنها بمانند و برخی دیگر فکر می‌کنند تنها ماندن همان تنها و بیکس شدن است. ولی تنها ماندن برای رشد و پیشرفت شخصیتی‌مان بسیار لازم است.
تنها ماندن و بی‌کس ماندن دو مقوله‌ی متفاوت هستند. تنها ماندن فرصتی است که برای تقویت روح و جان دادن به زندگی‌مان به آن نیاز داریم؛ ‌در حالی‌که بی‌کسی یعنی قطع کردن روابط با همه‌ی اطرافیان‌مان. یکی شخصیت را رشد و پرورش می‌دهد، و دیگری ما را در خود فرو می‌برد.
آن‌قدر مشغول برنامه‌ریزی‌های روزانه‌مان هستیم که یافتن زمانی مناسب برای تنهایی کار دشواری شده است. فقط افراد بزرگ‌سال نیاز به تنهایی ندارند، بلکه کودکان نیز باید لحظاتی تنها بمانند. پژوهشی به تالیف متخصصی به نام رید دبلیو.لارسن نشان می‌دهد: “بزرگ‌سالانی که… زمان متوسطی را در تنهایی می‌گذرانند دارای وضعیت بهتری نسبت به کسانی هستند که زمان اندک یا زیادی تنها می‌مانند”.
هر فعالیتی را که با دیگران انجام می‌دهید، می‌توانید به تنهایی نیز انجام دهید. در گردش‌های‌مان، آن‌قدر به دعوت دوستان و خانواده عادت کرده‌ایم که به ندرت به خودمان فرصت انجام کارها را به تنهایی می‌دهیم. به خودتان انگیزه دهید و دفعه‌ی بعدی که تصمیم گرفتید به سینما، رستوران یا خرید بروید، این کارها را به تنهایی انجام دهید.
شاید در آغاز برای‌تان کمی عجیب و غریب باشد، ولی همه چیز به سرعت درست می‌شود. اگر به خودمان این امکان را بدهیم اتفاقات اطراف‌مان را بدون قضاوت، مشاهده کنیم و با آن کنار بیاییم، به چشم‌انداز مهم و اطلاعات باارزشی دست می‌یابیم که به ما این امکان را می‌دهند نیازها و خواسته‌های‌مان را بهتر بشناسیم.
در این جهان روندی در جریان است که در آن به اهمیت زندگی کردن در لحظه و لذت بردن از آن تاکید می‌کند. برای زندگی کردن در لحظه و توجه به احوالات دنیای اطراف‌تان، هیچ راهی بهتر از صرف زمانی در تنهایی نیست.
هنوز باور نمی‌کنید؟ بسیار خوب، دلایل فراوانی وجود دارند که نشان می‌دهند لحظاتی تنها ماندن، برای‌مان سودمند است؛ نخستین دلیل آن است که تنها ماندن باعث می‌شود به لحظه‌های‌مان بیندیشیم و کمی بیش‌تر هوشیار باشیم. در ادامه به دلایل دیگری نیز اشاره می‌کنیم.

در ادامه ۹ دلیل که خلوت و تنهایی برای روح و روان تان مفید است آمده است:

۱. تنها ماندن ذهن را شفاف می‌کند
در زندگی‌مان مدام در حال گوش دادن و شنیدن هستیم. رسانه‌ها، همکاران، دوستان و خانواده‌مان؛ همه‌ی این صداها باعث می‌شوند نظرات‌مان راجع به دنیای اطراف‌مان شکل بگیرد. وقتی زمانی را صرف تنهایی کنیم، می‌توانیم ذهن‌مان را از تمام این حرف‌ها و سرو صداها خالی کنیم و به صدای درون‌مان امکان شنیده شدن بدهیم.

۲. خلوت و تنهایی باعث پرورش خلاقیت می‌شود
خلاقیت وقتی بروز می‌کند که ذهن‌مان برای کاوش و جنبش آزاد باشد. وقتی تنها هستیم، دیگر خبری از رقابت افکار و برنامه‌ها در ذهن‌مان وجود ندارد، و به همین دلیل ذهن‌مان می‌تواند آزادانه در مسیر الهاماتِ درست به پرواز درآید.

۳. تنها ماندن باعث ایجاد اعتماد به نفس می‌شود
ایجاد اعتماد به نفس تحت تاثیر عوامل متعدد خارجی، کار دشواری است. تنها ماندن به صدای حقیقی درون‌مان این امکان را می‌دهد تا بر اساس ارزش‌های واقعی‌مان مسیر درست را به ما نشان دهد. وقتی بر اساس خواسته‌های واقعی‌مان قدم برداریم و از اطراف تاثیر نپذیریم، صدای درونی حقیقی‌مان قوی‌تر و ثابت‌قدم‌تر می‌شود.

۴. تنها ماندن حس استقلال‌ را تقویت می‌کند
اندیشه و انجام کار به صورت مستقل از تکیه‌گاه‌های همیشگی‌مان، کلید رسیدن به یک زندگی خوب و موفق است. وقتی لحظاتی را در تنهایی می‌گذرانیم، به خودمان این امکان را می‌دهیم تا به اهدافی بیندیشیم و جان دهیم که باعث می‌شوند بتوانیم مستقل از دیگران به تکامل برسیم.

۵. خلوت و تنهایی باعث روشن شدن برداشت‌مان از زندگی می‌شود
برداشت‌مان از زندگی بر اساس تجربه‌ها و هیجان‌های لحظه‌ای‌مان شکل می‌گیرد. وقتی لحظه‌ای تمامِ تجربه‌های پیشین را از درون‌مان خارج می‌کنیم و رها از تاثیرات و هیجان‌های اطراف، سبک بال در دنیای تنهایی‌مان پرواز می‌کنیم، می‌توانیم قضاوت‌های اولیه‌مان از زندگی را دوباره بررسی و تمام نقاط تاریک‌اش را برای‌ خودمان شفاف ‌کنیم.

۶. تنها ماندن استرس و اضطراب را کاهش می‌دهد
استرس و اضطراب به دلیل انتظارات تحمیلی از خارج به وجود می‌آید. وقتی لحظاتی را به تنهایی می‌گذرانیم، می‌توانیم این انتظارات را از زاویه‌ای متفاوت مشاهده کنیم، و اهمیت کاذب‌شان را درون‌مان کاهش دهیم.

۷. تنها ماندن باعث ایجاد اولویت‌بندی در زندگی می‌شود
ارزیابی دائم آن‌چه برای‌مان در زندگی اهمیت دارد، کار بسیار مهمی است. بهترین راه برای شناخت خودمان و خواسته‌های مهم زندگی‌مان این است که اندکی تنها بمانیم. بدون آن‌که رقابتِ اولویت‌های تحمیلی از جانب دیگران ذهن‌مان را پر کنند، در تنهایی می‌توانیم به احساسات و شور و علایق واقعی درون‌مان دست یابیم.

۸. خلوت و تنهایی بهره‌وری را بالا می‌برد.
وقتی تنها هستیم و می‌توانیم به آرزوها و اهداف و اولویت‌های واقعی‌مان بیندیشیم، شور و هیجان واقعی‌مان فوران می‌کنند. این هیجان‌ها، انگیزه‌ای می‌شوند برای هدایت‌مان به سوی انجام اعمال خاصی که ما را به آن اهداف و اولویت‌ها می‌رسانند. برای انجام کار مشتاق‌مان می‌کنند و به ما انرژی انجام اموری را می‌دهند تا بتوانیم از طریق آنها به برنامه‌های بزرگ زندگی‌مان برسیم.

۹. خلوت و تنهایی باعث تقویت روابط‌مان می‌شود
می‌خواهید باور کنید یا خیر، ولی تنها ماندن روابط‌مان با آدم‌های مهم زندگی‌مان را مستحکم‌تر و قوی‌تر می‌کند. وقتی زمانی را برای درک و ارزش‌دهی به خواسته‌های درونی‌مان داشته باشیم، می‌توانیم دیگران را بهتر درک کنیم و به آنها ارزش دهیم.

۰۱ دی ۹۵ ، ۱۶:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تغییر شکل مغز به خاطر شکست عاطفى

✍❣ تغییر شکل مغز به خاطر شکست عاطفى

 نتایج تحقیقات نورولوژیستهای آمریکایی نشان می‌دهد که مغز افرادی که دچار شکست عاطفی شدید می‌شوند واقعا دچار جنون می‌شود.

داستان عاشقانه لیلی و مجنون و اشعار چون "درد عشقی کشیده ام که مپرس" می‌توانند یک ریشه علمی‌داشته باشند. به طوری که دانشمندان کالج پزشکی آلبرت انیشتین از دانشگاه یشیوا در نیویورک دریافتند که عشق به شدت مغز را به خود وابسته می‌کند و زمانیکه فرد دچار شکست عاطفی می‌شود نتایج این شکست می‌تواند واقعا مغز را دچار جنون کند.

💔 در حقیقت عشق درست مثل یک داروی مخدر عمل می‌کند که وقتی به بدن نرسد بیمار به شدت آشفته می‌شود.

🔻این محققان با کمک دستگاه رزونانس مغناطیسی از مغز ١٥ دانشجوی کالج که به تازگی دچار شکست عشقی شده بودند تصویر برداری کردند.

🔻این تصاویر نشان داد که فضاهایی از مغز این داوطلبان دچار فعالیت شدید شده اند. ناحیه بطنی غشایی که تحریکات را کنترل می‌کند و مهمترین فضای مغز در بروز احساسات ناشی از عشقهای رومانتیک است یکی از نواحی پرفعال پس از شکست عاطفی بود.  

🔻هسته اکومبنس و کورتکسهای مداری پیشانی و جلوپیشانی که با آرزو و اعتیاد به مواد مخدر ارتباط دارند و در پایان کورتکس جزیره ای و کورتکس کمربندی قدامی‌که با دردهای فیزیکی و استرس مرتبطند در اثر شکست عشقی به شدت دچار جنون شده بودند.

🔻براساس گزارش لایو ساینس، نتایج این تحقیقات نشان می‌دهد که شکست عاطفی واکنشهای جنون واری در مغز عاشق دل شکسته ایجاد می‌کند، به طوری که این جنونها می‌تواند موجب تغییر شکل مغز شود.
#شکست_عاطفى

۲۹ آذر ۹۵ ، ۲۲:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰