کلی مطلب باحال و علمی میتونی اینجا پیدا کنی

#میل_جنسی


میل جنسی کمی دارید؟
خوراکی هایی که باعث افزایش میل جنسی زنان می شود :

دارچین
زنجبیل
فلفل (سبز یا قرمز)
زعفران
گیاه پنج انگشت
آب هویج
آب آناناس
سیب

میل جنسی بیش از حد دارید؟

این غذاها را بخورید!

لیمو عمانی
آبلیمو
مغزکاهو
عرق نعناع
سرکه



#میل_جنسی

۰۷ دی ۹۵ ، ۰۸:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بم به امید زنده است

بم




بم ب امید زنده است.


دامن سیاه شب برپیکره شهرکشیده شده بود و مردم آرام برای فراموشی خستگی لحظه‌های خود دیده برهم نهاده و در رویاهای گاه شیرین و گاه غمناک خود گم شده بودند.

اماآن شب گویی ستاره‌ها را شوق درخشش نبود و ماه در گیر و دار آسمان خاموش برجای نشسته بود و به مردمانی می‌نگریست که به شوق بیدار شدن در روزی دیگر به زندگی لبخند می‌زدند.

کودکان آن شهر زندگی را چون بازیچه‌ای درمیان دست‌های کوچک خود پناه داده بودند و از شادی و شور به آن لبخند می‌زدند.

و اما آنگاه که ماه قصد سفر کرد تا باری دیگر خورشید در آسمان ذهن این مردمان طلوع کند، گاهواره زندگی مردم بم تکانی شدید خورد و بسیاری از آرزوهای گفته و ناگفته در میان آوار جا ماند.

آری در آن سپیده‌دم، حنجره خوش صدای "ایرج بسطامی" در میان آوار برای همیشه خاطره‌ای ماندگار شد.

و اینگونه بود که در آن سپیده‌دم رویای کسانی که در خواب بودند برای همیشه جاودان ماند .

و آن صبح بود که آغوش گرم مادر و دستان پرتوان پدر زیر آوار ماند و کودکان در آغوش هوای سرد دی‌ماه رها شدند.

آری آن روز بود که نخل‌های پر صلابت بم نیز هراسان از غرش زمین به دنبال تکیه‌گاهی بودند که بر آن تکیه زنند و استواری بیاموزند.

آن روز بود که خاطرات و زیبایی‌های ارگ چند هزار ساله بم در میان آوار گم شد و تاریخ در خستگی زمان جا ماند.

اما امروز نخل‌های بم استوارتر از قبل چنگ ریشه‌ها را در خاک فرو کرده و مردم شهر تنها با امیدی دوباره زندگی را یافته‌اند، شهر با تمام خستگی ها و ویرانی هایش بازهم شاهد سپیده دم های شاد و سرشار از زندگی است... صدای تپش زندگی از بم به گوش می رسد... بم هنوز زنده است... بم هنوز می تپد... بم هنوز نیازمند دست یاری ماست...



مطلب از #پیج #تلگرام #خانم #آنانعمتی می باشد.


۰۶ دی ۹۵ ، ۰۸:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

10 فرمان برنامه نویسان

10 فرمان برنامه نویسان

1-بفهم و متوجه شو که تو اشتباه خواهی کرد: نکته اینست که قبل از اینکه وارد محصولتان شوند باید پیدایشان کنی.
2-تو خود کدت نیستی: بیاد داشته باش که نکته اصلی مرور کدها پیدا کردن مشکلات است.
3-مهم نیست که چقدر "کاراته" میدونی، همیشه یکی بیشتر میدونه: چنین فردی در صورتیکه شما بخواهید چند حرکت جدید به شما میاموزد.
4-بدون مشاوره کدهایتان را بازنویسی نکنید: بین حل مشکلات کد‌ها و بازنویسی کدها مرز مشخصی وجود دارد.
5- راه حل افرادی که کمتر از شما میدانند تحمل، صبر و احترام است: افراد غیر فنی که با برنامه نویسان برخورد دارند فکر میکنند که بهترین نقش اول را در گروه پر از گریه کن دارند.
6- تنها ثابت جهان تغییر است: آغوشتان را باز کنید و لبخند بزنید. به تغییرات در مقررات و یلتفرمها یا ابزارها مثل یک چالش نگاه کنید.
7-تنها مرجع واقعی، دانش است نه موقعیت: دانش قدرت می‌آورد و قدرت احترام، پس اگر در محیطتان احترام میخواهید دانش بجوئید.
8-برای چیزی که اعتقاد دارید بجنگید ولی شکست را به آرامش بپذیرید: بفهمید که بعضی وقتها ایده‌های شما رد میشوند. حتی اگر در آخر حق با شما بود، انتقام نگیرید و نگوئید"من که گفته بودم".
9-"مردی در تاریکی"  نباشید: یک شخص کدنویس در یک دفتر تاریک نباشید که فقط برای خرید یک نوشابه ظاهر یشود. بدور از تماس، روشنایی، و بدون کنترل .
10- از کدها نقد کنید نه از کدنویس، و با کدنویس مهربان باشید نه با کدها: تا حد زیادی نظرات سازنده و مثبت برای بهبود کدها ارائه بدهید.



۰۶ دی ۹۵ ، ۰۷:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کتاب آب زندگی صادق هدایت

#قطعه_ای_کتاب  ☕️📚

شهر سوت و کور بود و همهٔ مردم به درد کری و لالی گرفتار بودند، زجر می‌کشیدند و یکدسته کر و کور و احمقِ پولدار و ارباب دسترنج آنها را میخوردند. همه‌جا کشتزار خشخاش بود و از تنورهٔ کارخانه‌های عرق‌کشی شب و روز دود درمی‌آمد. در آنجا نه کتاب بود نه روزنامه و نه ساز و نه آزادی! پرنده ها از این سرزمین گریخته بودند و یکمشت مردم کر و لال در هم می‌لولیدند و زیر شلاق و چکمهٔ جلادانِ خودشان جان می‌کندند. احمدک دلش گرفت، نی‌لبکش را درآورد و یک آواز غم‌انگیز زد. دید همه با تعجب به او نگاه می‌کنند. فقط یک شتر لاغر و مردنی آمد به سازش گوش داد

از کتاب آب زندگی
صادق هدایت

۰۶ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

#خیانت_همسران⛔️⛔️⛔️⛔️

#خیانت_همسران⛔️⛔️⛔️⛔️

شما فکر میکنید تمام خیانتکاران با هدف خیانت به همسرشان وارد رابطه ای دیگر شده اند؟

نه ابداا خیانت معمولا از جایی شروع میشه که تصورش را هم نمیکنید از یک دردودل ساده با همکارتان، دوست دوران مدرسه ،همسر دوست صمیمی و ... اول فکر میکنید چقدر خوب درکتان میکند،بعد فکر میکنید به عنوان یک انسان با او نزدیکی فکری دارید،به مرور دلتان می خواهد بیشتر با او صحبت کنید چون حرفهای او روی شما تاثیر دیگری داردو فقط وقتی با او صحبت میکنید برایتان همه چیز خوب است حتی گاهی هیچ گله و شکایتی از همسرتان ندارید ولی برای دردودل با او از همسرتان شکایت میسازید
(همسرم زشته، اصلا نمی فهمه من چی می گم،من و درک نمی کنه و...)بعد یواش یواش دلتان می خواهد اورا بیشتر ببینید و طولانی تر ببینید و بعد کم کم ذهنتان درگیر مقایسه او با همسرتان میشود و در بیشتر اوقات همسرتان در این مقایسه بازنده است
همین باعث میشود  روابطتان سرد و سرد تر شود، چون شما کسی را دارید که با او دردودل کنید و برایش ناز کنید دیگر حوصله همسرتان را نخواهید داشت و دیگر به آن راحتی که رابطه را آغاز کردید نمی توانید از آن خارج شوید.

خیانت مثل جانوری خزنده و بی صدا،بی دعوت وارد زندگیتان میشود و همه آن را به خطر می اندازد
مراقب مرزهایتان باشید ، " این تصور واهی من با دیگران فرق دارم و در دام خیانت نمی افتم را دور بریزید " میلیونها نفر با همین تصور اشتباه در همین دام افتاده اند..

۰۵ دی ۹۵ ، ۱۱:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

قطعه ای کتاب


#قطعه_ای_کتاب ☕️📚

کلاغ خودش را دوست نداشت و بودنش را. از کائنات گله داشت. فکر می کرد، در دایره ی قسمت، نازیبایی سهم اوست. او غمگینانه گفت :"کاش خداوند این لکه ی سیاه را از هستی می زدود!"
خداگفت :"سیاه کوچکم، صدایت ترنمی است که هرگوشی زیبایی آن را درک نمی کند. بخوان!فرشته ها باصدای تو به وجد می آیند. اگر تو نباشی جهان من چیزی کم دارد. خودت را از آسمان دریغ نکن..."
کلاغ خواند. اما این بار عاشقانه ترین آوازش را. با آوازش جهان زیبا شد. اسمان لبخند زد و ابرهای سفید وسیاه از شوق گریستند.


هر قاصدکی یک پیامبراست
عرفان_نظرآهاری

@vitook 📚
۰۵ دی ۹۵ ، ۱۱:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نحوه رانندگی در برف و یخبندان/همه انچه برای رانندگی در زمستان باید بدانیم/با تغییر رفتار ترافیکی شهروند باشیم نه شهرنشین





نحوه رانندگی در برف و یخبندان/همه انچه برای رانندگی در زمستان باید بدانیم/با تغییر رفتار ترافیکی شهروند باشیم نه شهرنشین


۰۵ دی ۹۵ ، ۱۱:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پیرمرد ها و پیرزن هایی دوست داشتنی


مردهایی که تا آخرین لحظه ی زندگیِ همسرشون کنارشون می مونن و بهشون وفادارند و هر چه پیرتر می شن و عنوان پیرمرد می گیرند مهربون تر و دوست داشتنی تر می شن،مردهایی که با بیماری همسرانشون بیشتر و بیشتر بهشون نزدیک می شن و از سختی های نگه داری همسرِ بیمارشون شکایت نمی کنن،پیرمردها و پیرزن هایی که عشق براشون چیزی ورای اندام زیبا و صورت بی عیب و نقصه و عاشق تک تک چین و چروک های پر از خاطره ی همدیگه باقی می مونن.
پیرمرد و پیرزن هایی که دست همدیگه رو تو خیابون با عشق می گیرند و چیزی از مراقبتشون نسبت به همدیگه کم نمی شه،همونایی که می شه تو رستوران دستت رو بزنی زیر چونه ات و ساعت ها بهشون نگاه کنی ،نگاه کنی به جویدن های طولانی و بعضا" سخت سالاد زیر دندون هایی که حالا مالِ خودشون نیست،نگاه کنی به صدای ریز به هم خوردن قاشق و چنگال ها و در هم شدن خنده هایشان،نگاه کنی به روسری حریر و بند عینکِ روی روسری و عینک پنسی و موهای ریخته و دست های لرزان و عشق.

پیرمردها و پیرزن هایی که گوشه ی خلوتی از پارک روی نیمکت دو نفره ای برای کلاغ ها غذامی ریزند و از جوانی هایشان حرف می زنند،از اولین قرار ملاقات هایشان توی همین پارک و روزهای رفته ای که چیزی از عشقشان کم نکرده است.پیرمردهایی که با همان علاقه ی اولین سال های زندگی مشترک همسرشان را با ویلچر می برند هوا خوری و از هیچ کس نمی خواهند کمک بگیرند.می خواهند همچنان تنها قهرمان زندگی همسرشان باشند.اینها معنی عشقند.
من حس خوبی دارم به این پیرمردها و پیرزن ها.مثل  شخصیتهای گرترود و  ویلیامِ رمان کارت پستال.
#زهرا_کمالی

۰۵ دی ۹۵ ، ۰۸:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

زل نزنیم


زُل زدن مایه ی آزار است زُل نزنیم؛ به زن چاق توی پراید، به النگوهای طلایی ردیف توی دستش.
 به زن و شوهری که توی خیابان بحث می کنند، به مرد دست و پا شکسته ی عصا به دست، به ویلچرنشینش حتی؛ با ماسک و بی ماسک.

به دختری که با علاقه به گربه های کثیف و لاغر مردنی توی خیابان غذا می دهد، به زنی که روی نیمکت پارک تنها نشسته و آرام اشک می ریزد. به بچه ی مریض، به آدم علیل، به زیپ باز پیرمرد، به دست لرزان و چروکیده ی پیرزن، به دخترک ژنده پوش فال فروش، به جوان شیک روزنامه فروش؛ زل نزنیم به آدم های ِتا مغز ِ استخوان خیسِ بدون چتر؛

 به زن و شوهر با اختلاف سنی زیاد، که دست همدیگر را گرفته اند و راه می روند، به دوست داشتنشان زل نزنیم؛ به درز پاره ی لباس، به صورت سوخته و پوست جمع شده، به زن زیبا، به مرد زشت، به زنی که دوربین به دست از زمین و زمان عکس می گیرد، به تنهایی زنی که برای خودش گُل می خرد؛

به مردی که راه می رود و زیر لب با خودش حرف می زند. به گدا، به دیوانه؛ به دیوانه ها هم زل نزنیم، بگذاریم آرام برای خودشان لبخند بزنند، بخندند. بگذاریم آنکه دلش گرفته و اشک می ریزد هم با خیال راحت گریه کند، زل نزنیم، زل زدن مایه ی آزار است.
 کاش مجلس قانونی وضع می کرد و زُل زدن را جرم اعلام می کرد. کاش سر در هر مدرسه ایی می نوشتند وای بر زُل زنندگان...
#مریم_سمیع_زادگان

۰۵ دی ۹۵ ، ۰۸:۴۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

💔تقدیم به تموم عاشقایی که به عشقشون نرسیدن و عاشقایی‌ که هرکاری هم کنن,به عشقشون نمیرسن💔😔

💔تقدیم به تموم عاشقایی که به عشقشون نرسیدن و عاشقایی‌ که هرکاری هم کنن,به عشقشون نمیرسن💔😔

سلامتی پسری که یه روز عاشق شد. . .🍷❤️🍷

سلامتی دختری که یه روزعاشق شد. . .🍷❤️🍷

سلامتی پسری که اندازه یه نگاه هم به عشقش خیانت نکرد. . .🍷❤️🍷


سلامتی دختری که هیچی کم نذاشت. . .🍷❤️🍷

سلامتی عشق پاکشون. . .🍷❤️🍷

سلامتی اون همه خاطره ها و شیطنت هاو دیووونه بازی های زیر بارون...🍷❤️🍷

قرار گذاشتن ها خیس شدن ها از سرما به خود لرزیدن ها. . .🍷❤️🍷

سلامتی دوستی که زیراب پسرو به دروغ زد. . .🍷❤️🍷

سلامتی دختری که حرف دوست مثل خواهرش رو باور کرد. . .🍷❤️🍷

سلامتی دختری که بی خبر خطش خاموش شد. . .🍷❤️🍷

سلامتی اون قسم ها اون دوست دارمهایی که هیچوقت تحویل داده نشد. . .🍷❤️🍷

سلامتی پسری که هر چی قسم خورد خواهش کرد اثری نداشت. . .🍷❤️🍷

سلامتی دختری که با چشم خیس به پسر گفت ازت بدم میاد. . .🍷❤️🍷

سلامتی پسری که رفت خدمت تا زود برگرده و دلشو بدست بیاره بره خواستگاری. . .🍷❤️🍷

سلامتی ۲۱ ماه پست دادن ها و لحظه شماری ها دور بودن ها. . .🍷❤️🍷

سلامتی روزی که پسر دعوت شدبه جشن عقد عشقش. . .🍷❤️🍷

سلامتی اون شب. . .🍷❤️🍷

سلامتی اون دوستایی که بخاطر حال پسر بغض داشتن...🍷❤️🍷

اما پسر خندیدتا جشن خراب نشه. . .🍷❤️🍷

سلامتی اون خنده ی زوری. . .🍷❤️🍷

سلامتی عروسی که ماه شده بود. . .🍷❤️🍷

سلامتی عاقدی که اومد. . .🍷❤️🍷

سلامتی شناسنامه ها. . .🍷❤️🍷

سلامتی بغض پسر. . . سلامتی بار اول. . .🍷❤️🍷

سلامتی بغض پسر. . . سلامتی بار دوم. . .🍷❤️🍷

سلامتی بغض پسر. . . سلامتی بارآخر. . .🍷❤️🍷

سلامتی پلاک زنجیری که پسر واسه زیر لفظی روز عقدش گرفت تو جیبش موند. . .🍷❤️🍷

سلامتی زیر لفظی که یکی دیگه داد. . .🍷❤️🍷

سلامتی پسری که هنوز امید داشت که به عشقش میرسه. . .🍷❤️🍷

سلامتی اجازه بزرگترها. . .🍷❤️🍷

سلامتی بله. . .🍷❤️🍷

سلامتی بغض پسر. . .سلامتی چشم خیس دوستان. . .🍷❤️🍷

سلامتی اون حلقه که جایگزین حلقه پسر شد. . .🍷❤️🍷

سلامتی ماشین عروس. . .🍷❤️🍷

سلامتی سستی زانو. . .سلامتی سیاهی چشم. . .🍷❤️🍷

سلامتی اون شب. . .🍷❤️🍷

سلامتی پاکت سیگار و نخهایی که با نخ قبلی روشن شد. . .🍷❤️🍷

سلامتی فرداش. . .🍷❤️🍷

سلامتی مهمونی که دختر گرفت. . .🍷❤️🍷

سلامتی دوستایی که جمع شدن. . .🍷❤️🍷

سلامتی شب و روزایی که سخت گذشت. . .🍷❤️🍷

سلامتی دوستی که به دختر گفت اون حرفو به دروغ گفت از رو حسادت. . .🍷❤️🍷

سلامتی دختری که با تمام وجود گریه کرد. . .🍷❤️🍷

سلامتی تیغی که تیز بود. . .سلامتی رگ دست. . .🍷❤️🍷

سلامتی دختری که خودکشی کرد. . .🍷❤️🍷

سلامتی لحظه ای که به پسر خبر دادن . . .🍷❤️🍷

سلامتی ملاقات تو بیمارستان. . .🍷❤️🍷

سلامتی اون ۵ و ۶ دقیقه ی تنها با دختر. . .🍷❤️🍷

سلامتی اون چشمای نیمه باز خیس. . .🍷❤️🍷

سلامتی شرم دختر. . .سلامتی صبر پسر. . .🍷❤️🍷

سلامتی قسمهایی که پسر به دختر داد تا فراموش کنه که زندگیش خراب نشه. . .🍷❤️🍷

سلامتی قسم جون پسر. . .🍷❤️🍷

سلامتی قبول کردن دختر. . .🍷❤️🍷

سلامتی لحظه خداحافظی. . .🍷❤️🍷

سلامتی چشمای خیس. . .سلامتی یه عمر تنهایی. . .🍷❤️🍷

سلامتی حرفایی که نمیشد گفت ولی یه متن شد. . .🍷❤️🍷

سلامتی خنده هایی کودکی که توی راه بود. . .🍷❤️🍷

سلامتی دختری که مادر شد. . .🍷❤️🍷

سلامتی پسری که حسرت پدر بودن تا ابد به دلش موند. . .🍷❤️🍷

سلامتی هق هق هایی که پست شد تا دلی آروم شه. . .🍷❤️🍷

سلامتی امشب. . .🍷❤️🍷

سلامتی همه ی عاشقایی که هر گز به عشقشون نرسیدن...🍷❤️🍷

واز دور نگران یکی یه دونه شون بودن و با بغض با سکوتشون گفتن آهای غریبه...🍷❤️🍷

این که دستاش تو دستته یروز عشق من بود...حواست به عشقم باشه😒

۰۳ دی ۹۵ ، ۱۸:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خب من عشق را جورِ دیگری می دیدم ...

خب من عشق را جورِ دیگری می دیدم ...
از اولش هم همین طور بودم ...
این که مثل یک دکمه ی شل به پیراهن کسی آویزان باشم را دوست نداشتم ...
این که مثل تابلوی راهنما مدام یادآور باید و نبایدی باشم را؛
دوست نداشتم ...
این که ...
من می خواستم با هم عبور کنیم ...
گاهی حتی پس و پیش ...
اما در حرکت ...
من ایستادن را قبول ندارم ...
من درجا زدن را دوست ندارم ...
من از هر آنچه که او را از رفتن باز می دارد؛
بیزارم ...
می خواستم قایق نجات باشم ...
بال پرواز باشم ...
چراغ روشنی که از هر جای تاریکی نگاه کند
می بیند اش ...
می خواستم هر جا ایستاد و خسته شد ...
نوک قله را نشانش بدهم و سرخوشانه پا به پایش بدوم ...
حتی اگر خودم به هیچ جا نرسم ...
هیچ وقت تصاحب کردن را یاد نگرفتم!
این که بروی با چنگ و دندان یک کسی را مال خودت کنی ...
یک چیزی را به خودت ببندی ...
دست کسی را تنها برای آن بگیری که فرار نکند ...
مگر نه اینکه هر کس تنها به خویشتنش تعلق دارد ،
پس جنگ برای چه ؟
آدمیزاد بخواهد
دلش به ماندن باشد ...
هزار فرسخ هم دور شود ،
باز هم مانده است ...
وقتی کسی را دوست داری ،
باید از خودت بدانی اش ...
"آدمیزاد مگر برای داشتن خودش میجنگد" ؟
من بلد نیستم بجنگم ،
سخت ترین روزها را فقط  گریه می کنم و فکر می کنم لابد دلش جای دیگری ست...

۰۳ دی ۹۵ ، ۱۸:۰۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

سالار_مگس_ها

#سالار_مگس_ها
#ویلیام_گلدینگ
#رمان_خارجی
#برنده_نوبل

سالار مگس‌ها یا ارباب مگس‌ها رمانی است از ویلیام گلدینگ، نویسنده انگلیسی و برنده جایزه نوبل ادبیات، که لزوم حاکمیت قانون در جوامع انسانی را به تصویر می‌کشد.
سالار مگس ها از جمله آثار برجسته کلاسیک جهان است که ویلیام گلدینگ در آن شور و هیجان یک قصه تمثیلی را با قدرت و صداقت توصیف کرده است .

داستان ماجرای شگفت آور گروهی پسر بچه است مدرسه ای انگلیسی است که در طی جنگ هسته ای و خانمان سوز عازم منطقه ای امن میشوند ولی سقوط ناگهانی هواپیما آنان را ملزم به اقامت در جزیره ای استوایی میسازد .در آغاز همه چیز به خوبی پیش میرود و آنان بی دغدغه و سبک بال جزیره خوش آب و رنگ و سرسبز را در مینوردند .اما اندک زمانی پس از آن روحیه شرارت بار تندخوی بعضی از پسرها بهشت زمینی را به دوزخی از آتش و خون مبدل میکند و تمامی مظاهر خرد و پاک اندیشی از وجودشان رخت بر میبندد. کشمکش درونی نیروهای متضاد خیر و شر درون مایه داستان را شکل میدهد .

۰۳ دی ۹۵ ، ۱۴:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

#قطعه_ای_کتاب ☕️📚

#قطعه_ای_کتاب ☕️📚

پول پیدا کردن آسانه اما پول نگه داشتن سخته. باید راه پول جمع کردن را یاد بگیری. من موهام را توی آسیاب سفید نکردم. پیدا کردن پول به هر وسیله که باشه جایزه، حُسن آدم حساب میشه، این را از من داشته باش. آن وقت مهندس تحصیل کرده افتخار میکنه که ماشین کارخانۀ تو را به کار بندازه، معمار مجیزت را میگه که خونه ات رو بسازه، شاعر میاد موس موس میکنه و مدحت را میگه، نقاشی که همۀ عمرش گشنگی خورده تصویرت را میکشه، روزنامه نویس، وکیل، وزیر همه نوکر تو هستند. مورخ شرح حال تو را مینویسه و اخلاق نویس از مکارم اخلاقی تو مثل میاره. همۀ این گردن شکسته ها نوکر پول هستند. میدانی علم و سواد چرا به درد زندگی نمیخوره برای اینکه باز نوکر پولدارها بشی، آنوقت زندگیت هم نفله شده. تو هنوز نمیدانی زندگی یعنی چی!

از کتاب حاجی آقا
صادق هدایت


۰۳ دی ۹۵ ، ۱۴:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

۹ نشانه ای که شما شخصیت متعادلی دارید:

✔️ ۹ نشانه ای که شما شخصیت متعادلی دارید:

🔹۱) زمانهایی را برای بودن با دوستان و زمانهایی را برای تنهایی اختصاص می دهید.

🔹۲) ملاقات و آشنایی با افراد جدید برای شما خوشایند است.

🔹۳) از خود و زندگی خود به راحتی صحبت می کنید اما تمام جزئیات را در اختیار همه قرار نمی دهید.

🔹۴) شما فردی اجتماعی هستید و افراد به جکهای شما می خندند اما نیاز ندارید که کانون توجه باشید و دیگران را تحقیر و تمسخر نمی کنید.

🔹۵) ابتدا فکر میکنید سپس صحبت می کنید.

🔹۶) بیش از اندازه حساس و زودرنج نیستید.

🔹۷) اگر کاری برای شما کسل کننده بود آن را انکار نمی کنید.

🔹۸) اجازه نمی دهید کسی روح شما را برای رسیدن به اهدافتان افسرده و ناامید کند.

🔹۹) با احساساتتان در ارتباط هستید و آنها را سرکوب نمی کنید. وقتی کسی از شما بپرسد که هم اکنون چه احساسی دارید به وضوح می توانید احساس خود را یافته و آن را نشان دهید.

۰۳ دی ۹۵ ، ۱۳:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دلزدگی زناشویی چیست ؟

✍💕 دلزدگی زناشویی چیست ؟

دلزدگی زناشویی به علت مجموعه ای از توقعات غیرواقع گرایانه و فراز و نشیب های زندگی بروز می کند.
دلزدگی از عشق، یک روند تدریجی است. در واقع، صمیمیت و عشق به تدریج رنگ می بازند و به همراه آن، احساس خستگی عمومی عارض می شود. در شدیدترین نوع آن، دلزدگی برابر است با فروپاشی رابطه.

🔷علایم دلزدگی زناشویی
دلزدگی زناشویی دارای نشانه های زیر است:
1- نشانه های جسمی:
نوعی احساس دلزدگی و کسالت ، سردردهای مزمن، بی اشتهایی یا پرخوری،…

2- نشانه های عاطفی:
دلزده ها قبل از هر چیز احساس آزردگی می کنند. آنها حس می کنند در زندگی مشترک اذیت می شوند. تمایلی به حل مشکل نشان نمی دهند و امیدی هم ندارند مشکلاتشان حل شود. حس می کنند کسی را ندارند که از آنها حمایت عاطفی کند.

3- نشانه های روانی:
دلزده ها خودشان را باور ندارند، حس می کنند شکست خورده اند و خودشان را دوست ندارند. آنها دیگر نه همسرشان را قبول دارند و نه می توانند او را دوست داشته باشند.

🔷چرا دلزدگی زناشویی پیش می آید ؟
1- توقعات غیرمنطقی و غیرواقع بینانه
گاهی توقعات ما آنقدر بالا و غیر واقع بینانه است که ازدواج با هر فرد دیگری هم نمی تواند آن توقع ها را برآورده کند. مثلا زنی که توقع دارد شوهرش که از صفر زندگی را با او شروع کرده باید یکساله هم خانه و هم ماشین بخرد، معلوم است با دیدن واقعیت دلزده می شود.
2- گذشتن از فاز هیجانی اول ازدواج
وقتی زن و شوهر از فاز هیجانی و عاطفی اول پس از ازدواج بیرون می آیند، هر حادثه کوچکی را بهانه می کنند تا به همسرشان یک برچسب منفی بزنند. در این مواقع سکوت مردها نشانه بی احساسی شان تلقی می شود و یک بار محبت نکردن زن ها، نشانه ی نامهربانی شان!
3- نگفتن احساسات به یکدیگر
اگر همسران، نیازهای خود را مطرح نکنند یا در رابطه با همدیگر پی به نیازهای یکدیگر نبرند و به راه حل مثبتی برای برآورده کردن نیازهایشان نرسند، خطر دلزدگی دوچندان می شود.

🔷درمان دلزدگی زناشویی چیست ؟

1- توقع هایتان را منطقی و منصفانه کنید
روانشناسان می گویند توقع های غیرمنطقی، بیشترین ارتباط را با دلزدگی زناشویی دارد. اینکه ما باور داشته باشیم توافق نداشتن، باعث تخریب رابطه است اولین باور غیر منطقی است.
باید یاد بگیریم اختلاف نظر طبیعی است و نباید آن را منفی تفسیر کنیم. اینکه باور داشته باشیم رفتارهای همسرمان تغییر نمی کند هم غیرمنطقی و غیرمنصفانه است.
البته اینکه فکر کنید می توانید از همسر امروزتان، انسان دیگری خلق کنید هم کاملاً اشتباه است. اینکه توقع داشته باشیم همسرمان ذهن ما را بخواند هم غیرمنطقی است. باید خودمان نیازهایمان را به زبان بیاوریم و توقع نداشته باشیم همسرمان ذهنمان را بخواند.

2- خودتان، رابطه را تازه نگه دارید

در روزهای اول پس از ازدواج، همه چیز تازه و هیجان برانگیز است اما وقتی که همه چیز تکراری شد، زن و شوهر کم کم از هم دلزده می شوند.
در این مواقع گذاشتن انرژی برای رابطه می تواند آن را همچنان هیجان برانگیز نگه دارد. سعی کنید همسرتان را غافلگیر کنید، هر چند وقت برنامه دو نفره هیجان برانگیزی برای هم بگذارید.
به هم ابراز احساسات کنید. اگر مشکلی هم پیش آمد با هم مطرحش کنید یا با مشورت گرفتن از یک مشاور خانواده آن را حل کنید.

3.از یک روان درمانگر یا مشاور خانواده برای حل این مسئله کمک حرفه‌ای بگیرید.

۰۳ دی ۹۵ ، ۱۳:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰