چقدر گاهی تلاش میکنیم تصویر ادم های خاصی در ذهنمان نشکند یا زیر سوال نرود !
چقدر همه مان گاهی تلاش کرده ایم که ادم خاصی را نگه داریم نه انطور که واقعا هست
بلکه انطور که ما دوست داشته ایم تصویر سازی اش کنیم !
و چه کسی تا به حال تصویر سازی نکرده است؟

برای بسیاری از ما راحت تر است که تکیه گاهی مطمئن را بیرون از خودمان جستجو کنیم!
انگار سخت است به شخصی شبیه به خودمان تکیه کنیم برای همین ادمهای خاصی را بزرگتر از آن چیزی که هستند تصویر سازی میکنیم
و بعد احساس میکنیم بخشی از وجودمان ارام شده  و حالا میتوانیم به دنیا وارد شویم .
 با دنیا کنار بیاییم و دنیا را تجربه کنیم . فقط کافی ست کسی باشد که ما را حمایت کند .
کسی باشد که قوی تر و بی نقص تر باشد .
 بهتر بفهمد و بهتر تصمیم بگیرد . انوقت دلمان قرص میشود و میرویم به جنگ اتفاقات .

به هر حال روزی میرسد که شک خواهیم کرد به همه ی ادمهایی که تصویرشان بزرگتر از خودشان باشد .
 و انروز ، روز شکستنِ تصویر است .

تصویر که بشکند ما با تمام وجود درد خواهیم کشید.
 حالا تکیه گاهی برتر از خودمان وجود ندارد .
حالا حمایت گری بزرگ کنارمان نیست به غیر از خودمان .

انگاه تصمیم میگیریم که با خودمان و تمام نقص هایمان کنار بیاییم و یا به دنبال یک تصویر و تکیه گاه دیگر بگردیم .

فکر میکنم که شکستن تصویر ادمها از ، از دست دادنِ آنها سخت تر است .
به هر حال آنهایی که با خودشان تنها میشوند به خود درونی شان نزدیک تر میشوند و مجبور میشوند ارام ارام با خودشان کنار بیایند .
وقتی با انچه که هستیم کنار میاییم دیگر نیازی به تکیه گاهی بیرونی نداریم.
حالا در درونمان قدرتی را حس میکنیم درست در کنار نقص هایمان ، در کنار تمام نقطه ضعف هایمان و در کنار تمامِ ناکامل بودنمان .
این قدرت ، دردِ شکسته شدنِ تصویرها را برایمان قابل تحمل خواهد کرد و نیرویی به ما خواهد داد که به خودمان ایمان بیاوریم.

. اجازه دهید تصویرها و تکیه گاههای واهیِ بیرون از خودتان کم رنگ شوند .
در نهایت این شما هستید که با دنیا و اتفاقاتش رو به رو خواهید شد چه با تصویرِ یک تکیه گاه بیرونی ، چه با ایمان به خودتان ! .

پ.ن: تصویرهای ذهنیِ اغراق شده از ادمهایی که بزرگشان کرده بودید وقتی  که کمرنگ شوند،
 نیروی درونی شما مجبور میشود خودش را به شما نشان دهد !