پل اعتماد 
یه سبد خوراکی همیشه در آشپرخونه اداره وجود داشت.  اگر کسی دلش میان وعده می خواست بر می داشت و پولش رو می انداخت داخل جعبه.  ماه به ماه می اومدند پولها رو بر می داشتند و جعبه رو پر از خوراکی جدید می کردند. گاهی مثلا دو سه دلار پول کم می اوم، کسی خوراکی برداشته بود و پول خرد همراه نداشت و فراموش کرده بود که بعدا پول رو بده.   رییس قبلی بدون سر و صدا این پول رو از جیبش می داد و