یڪ روز از همڪارم پرسیدم: چڪارڪردی ڪه مشڪلی با همسرت نداری ؟  
گفت :"هر ڪاری راهی داره" .
گفتم مثلا. گفت:" مثلا وقتی میخوام برم بیرون و خانومم میگه آناناس یا خاویار بخر، نمیگم پول ندارم چون میدونم این جمله چالش برانگیزه. فقط دست روی چشمم میذارم و میگم به روی چشم . وقتی هم ڪه برمی گردم و خانوم سراغ اقلامی را ڪه گفته بخر می گیره ،محڪم روی زانوم می زنم و می گم  دیدی یادم رفت. استفاده از این دو عضو ؛یعنی چشم و زانو راز موفقیت منه".
   
    به خانه ڪه برگشتم تصمیم گرفتم رفتار همڪارم را الگو قرار بدهم و از چشم و زانو برای شیرین شدن زندگی استفاده ڪنم .این الگو چند وقتی خوب جواب داد تا یڪ روز ڪه برای مرمت سیم سرپیچ لامپ، بالای چارپایه رفته بودم از همسرم خواستم فیوز را بڪشد او هم دست روی چشمش گذاشت و گفت :"به روی چشم سرورم". رفت و من هم با خیال این ڪه در خواستم اجرا شده دست به ڪار مرمت سیم شدم ڪه ناگاه در اثر برق گرفتگی از اتاق به بیرون پرتاب شدم. وقتی با حال زار به خانمم گفتم چرا فیوز را نڪشیدی ؟محڪم روی زانویش زد و گفت :"وای دیدی یادم رفت.

نتیجه:
خیلی مواظب این خانما باشید.شیطون رو درس میدن😜