ازش پرسیدم: این زخما کی خوب میشن؟
گفت: نخواه که خوب بشن، بخواه که همراهت بشن...
گفتم: یعنی تا ابد باید به تن بکشم این زخمارو؟
گفت: این زخما یه مرزن ... مرز بین چیزی که بودی و چیزی که شدی...
این مرزو باید همیشه حفظ کنی توو از این به بعد زندگیت، توو انتخاب هایی که خواهی داشت،
توو رابطه ات با آدم ها...
به مرور می بینی این زخم ها برات قابل درک میشن انقدر که دیگه دردت نمیاد؛
اینجاست که دیگه میشن برات یه جای زخم، نه خود زخم...میشن یادگاری...میشن تجربه
توو پیچ و خمای زندگیت وقتی بهشون نگاه می کنی
درسات رو یادت میارن و کمکت می کنن که قدم بعدیت رو محکم تر و سنجیده تر برداری...
این زخمارو دوست داشته باش، اونا تو رو بزرگتر کردن