کلی مطلب باحال و علمی میتونی اینجا پیدا کنی

ده دلیل جالب دروغ گفتن زنان به مردان














 ده دلیل جالب دروغ گفتن زنان به مردان
فکر می کنید همسرتان به هیچ وجه اهل دروغ نیست؟ بهتر نیست که درباره این موضوع دقیق تر بیندیشید؟ دلایل دروغ گفتن متفاوت است از نگرانی او برای احساسات شما گرفته تا حفظ رابطه خودش با شما، ولی مطمئن باشید همسر مورد علاقه شما هم یک انسان است و از دروغ به عنوان یک حربه برای رسیدن به اهدافش (شاید ناخودآگاه) استفاده می کند. دلیلشان هر چه که باشد ده نوع عمده آن در زیر آمده است.
1 - هیچ وقت سعی نکرده ام چیزی را در مورد تو تغییر دهم.
وای فکر می کنید چه چیزی ممکن است؟ یعنی واقعاً از شنیدن صدای خرناسه شما عصبی نشده؟ یعنی او از همه رفتار شما راضی است؟ به هر حال اگر هم به شما نگفته در سال های آینده خواهد گفت، پس تا می توانید از این فرصت بهره ببرید او «سعی نکرده چیزی را در شما تغییر دهد؟ » پس شما مرد ایده آل او هستید.
2 - من از بودن در جمع دوستان تو لذت می برم.
مهم نیست دوستان شما چقدر انسان های جالبی هستند، این نظر شماست و احتمالاً همسرتان از ته قلب اینطور فکر نمی کند. پس تا آنجا که می توانید این ملاقات ها را کاهش دهید تا همسرتان تصمیم نگیرد احساس قلبی اش را راجع به ملاقات های پر سر و صدای شما با دوستانتان بیان کند.
3 - من از انجام دادن هر کاری برای تو لذت می برم.
این ها جملات اول رابطه ها هستند. واقعاً فکر می کنید همسرتان از شستن لباس های شما یا جمع کردن ظرفهای غذا در حالی که شما لم داده اید و تلویزیون تماشا می کنید لذت می برد؟ اگر نمی خواهید روزی با جمله «لطفاً خودت جوراب های بد بویت را بشور» مواجه شوید، خودتان زودتر دست به کار شوید.
4 - من خانواده تو را مثل خانواده خودم دوست دارم.
ممکن است او در تظاهر کردن بسیار وارد و ماهر باشد ولی بدانید این احساس قلبی او نیست اگر شک دارید این بار که او خانواده تان را برای شام دعوت میکند به ماهیچه های صورتش نگاه کنید تا متوجه لبخند مصنوعی که او به زور به لب دارد شوید.
5 - من عاشق ورزش هستم.
این هم یکی دیگر از جملات سنتی اولین قرار است. او احتمالاً تماشای فوتبال را به عنوان یکی از کارهای مورد علاقه اش به شما معرفی می کند تا نشان دهد که چقدر با شما هم عقیده است و با دخترهای دیگر یک فرق اساسی دارد. اگر او جزء نوادر روزگار نباشد (و واقعاً عاشق فوتبال نباشد) بعد از مدتی از شما هم به خاطر تماشای فوتبال ایراد خواهد گرفت.
6 - اگر به من بگویی که چاق شده ام اصلاً ناراحت نخواهم شد.
اصلاً چنین چیزی ممکن است؟ اصولاً اگر شما سعی کنید با تعریف بیش از حد از او خوشحالش کنید. موفق نخواهید شد چرا که او می فهمد که شما دروغ می گوئید ولی لازم نیست این صداقت خود را با اظهار نظر درباره اندامش به او ثابت کنید. در غیر این صورت جنگ جهانی سوم در منزل شما به وقوع خواهد پیوست.
7 - تو راست می گویی، حق با توست.
در مشاجرات دوران دوستی و نامزدی همیشه دخترها حق را به پسرها می دهند ولی آیا در زندگی هم عقیده آنها این چنین است؟ در حقیقت «حق با توست» معادل «خفه شو» است او می خواهد فقط مشاجره را به پایان برساند!
8 - توجه تو به دیگر زنان اصلاً برایم مهم نیست.
اوایل شکل گیری یک رابطه، دخترها برای بی تفاوت جلوه دادن خود از چنین جملات فریبنده ای بهره می گیرند.شانس شما این جاست که وقتی مشغول تماشای دختران دیگر هستید می توانید از میزان عصبانیت او آگاه شوید. البته این کاملاً طبیعی است. خود را جای او بگذارید؛ اگر او هر پسر خوشگلی را ببیند شروع به طنازی کند چه احساسی به شما دست خواهد داد؟
9 - پول تو برایم هیچ اهمیتی ندارد.
با این که مبلغ پول شما در حساب بانکی تان برای اکثر زنان اهمیت چندانی ندارد ولی استقلال مالی شما برای همه آنها مهم است. ممکن است به شما نگوید چون نمی خواهد شما را بترساند، ولی مطمئن باشید که همین طور است.
10 - عزیزم ناراحت نباش، این چیزها برای همه اتفاق می افتد.
در زندگی همه ما لحظات سخت پیش می آید، اکثر زنان در مواقع سختی همسرانشان از این جمله کلیشه ای استفاده می کنند. به هر حال اصلاً مهم نیست، مهم این است که او از بین همه افراد دیگر شما را انتخاب کرده است.


۲۸ دی ۹۵ ، ۲۱:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جزئیاتی از موشک های هسته ای جدید روسی





ارتش روسیه نوعی موشک هسته ای را تحویل گرفت که سامانه های پدافندی قادر به شکار آنها نیستند.

دولت روسیه در ادامه تسلیح یگان موشکی راهبردی این کشور، سامانه های موشکی "آر اس- 24 یارس" را در اختیار این یگان قرار داد.
خبرگزاری اسپوتنیک به نقل از ژنرال سرگئی کاراکایف اعلام کرد: یگان موشکی راهبردی روسیه 24 موشک انداز "یارس" را در سال 2016 میلادی تحویل گرفتند و چهار واحد دیگر موشک های یارس را باید در سال 2017 تحویل بگیرند.
موشک "یارس" چهار کلاهک هسته ای و چهار کلاهک فریب دهنده برای گمراه کردن سامانه های پدافندی را با خود حمل می کند. این موشک از توانمندی برخوردار است که عملا محال است سامانه های پدافندی بتوانند آن را شکار کنند؛ خصوصا که این موشک بعد از شلیک شدن، به سرعت وارد استراتوسفر می شود.
برد این موشک 10 هزار کیلومتر است. در کنار این موشک، یگان موشک های راهبردی روسیه آزمایش موفقیت آمیزی نیز روی موشک "توپول – ام" انجام داده است.


۲۸ دی ۹۵ ، ۲۱:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

غییر شکل مغز به خاطر شکست عاطفى

✍❣ تغییر شکل مغز به خاطر شکست عاطفى

 نتایج تحقیقات نورولوژیستهای آمریکایی نشان می‌دهد که مغز افرادی که دچار شکست عاطفی شدید می‌شوند واقعا دچار جنون می‌شود.

داستان عاشقانه لیلی و مجنون و اشعار چون "درد عشقی کشیده ام که مپرس" می‌توانند یک ریشه علمی‌داشته باشند. به طوری که دانشمندان کالج پزشکی آلبرت انیشتین از دانشگاه یشیوا در نیویورک دریافتند که عشق به شدت مغز را به خود وابسته می‌کند و زمانیکه فرد دچار شکست عاطفی می‌شود نتایج این شکست می‌تواند واقعا مغز را دچار جنون کند.

💔 در حقیقت عشق درست مثل یک داروی مخدر عمل می‌کند که وقتی به بدن نرسد بیمار به شدت آشفته می‌شود.

🔻این محققان با کمک دستگاه رزونانس مغناطیسی از مغز ١٥ دانشجوی کالج که به تازگی دچار شکست عشقی شده بودند تصویر برداری کردند.

🔻این تصاویر نشان داد که فضاهایی از مغز این داوطلبان دچار فعالیت شدید شده اند. ناحیه بطنی غشایی که تحریکات را کنترل می‌کند و مهمترین فضای مغز در بروز احساسات ناشی از عشقهای رومانتیک است یکی از نواحی پرفعال پس از شکست عاطفی بود.  

🔻هسته اکومبنس و کورتکسهای مداری پیشانی و جلوپیشانی که با آرزو و اعتیاد به مواد مخدر ارتباط دارند و در پایان کورتکس جزیره ای و کورتکس کمربندی قدامی‌که با دردهای فیزیکی و استرس مرتبطند در اثر شکست عشقی به شدت دچار جنون شده بودند.

🔻براساس گزارش لایو ساینس، نتایج این تحقیقات نشان می‌دهد که شکست عاطفی واکنشهای جنون واری در مغز عاشق دل شکسته ایجاد می‌کند، به طوری که این جنونها می‌تواند موجب تغییر شکل مغز شود.
#شکست_عاطفى

۲۸ دی ۹۵ ، ۲۰:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

در باب پوست کلفتی ایرانیا...

کرگدنی پیر را پرسیدند از خودت ، پوست کلفت تر دیده ای یاشنیده ای؟


گفت :
در گوشه اى از عالم خاکى به نام ایران ، مردمی یافت شدست ، که نه از برنج آرسنیک دار سرطان گیرند ، و نه از سبزیجات فاضلاب داده بمیرند.
نه روغن پالم بیمارشان کند،
و نه مرغ هورمونی تبدار.
نه از سوسیس و کالباس مریض شوند،
و نه از تصادف پراید ساقط.
تا مرگ بارها روند و باز گردند و عزرائیل را جواب کنند.

در طیاره هاى بی بال نشینند، و در خودروهای کبریت سان مأوا گیرند. دخلشان نیمی از خرجشان باشد، و خرجشان پنج برابر دخلشان!!! فلاسفه از حساب زندگیشان اسهال گیرند!!
و با این حال پیوسته جوک گویند و در فیسبوک و تویتر و واتساپ و وایبر و تلگرام ... راه پویند .آری من ایشان را از خود پوست کلفت تر دیده ام ، و یقین دارم که سه پوسته اند!!😁😁😁


۲۸ دی ۹۵ ، ۲۰:۵۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

اشتباهات من

#قطعه_ای_کتاب  ☕️📚


اشتباه اول من این بود که به تو اعتماد کردم.
اشتباه دوم من این بود که عاشقت شدم.
اشتباهِ سوم من این بود که فکر می کردم با تو خوشبخت می شوم.
اشتباه بعدی من این بود که تو را صد بار بخشیدم.
اشتباه هزارم من این بود که هیچ وقت خودم از پنجره پرت نکردم بیرون.
هنوز هم دارم اشتباه می کنم که با تو حرف می زنم ...

از کتاب تهران در بعد از ظهر
#مصطفی_مستور
 

۲۸ دی ۹۵ ، ۲۰:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

love feel

Have you ever wondered what does falling in love feel like?

♦️"At first, it's like Spring.
Everything's blooming. Your chest feels like it's going to explode, you're so happy to see or even hear from the other person, but you're both still a little unsure about what to do with the feeling. Your lover is the person with whom you most look forward to speak.

♦️And then it's Summer.
Everything is hot and heavy. You can't get enough of each other. It's passionate. It's like...your world is on fire for this person. It isn't just lust. No one attracts you, If it does, you no longer look at it as actors on a screen getting it on. You picture your significant other, because they're the person that really gets you off. And then the fire calms--but doesn't go away.

♦️It's like Fall.
Fall is my favorite time of year, so perhaps that's how I equate it to love. You're just...absolutely content to hold this person's hand or be in their presence. It's no longer an overwhelming happiness--unless you stop to think about it. You don't feel the need to be in this person's presence every day, but you still do because it's just...comfortable. It's a very calm happiness. This person isn't just everything you can think about consciously. They're in your thoughts without even realizing it. This person is not just a part of your day, anymore. Suddenly, they're part of who you are as a person.

♦️And love is also like Winter.
Sometimes it's hard. You'll fight. Without even knowing it, you'll say things that hurt the other person so deep. You have this power to completely destroy this other person. Then you realize what this person could do to you. And you're suddenly terrified. You either open up even more and take that chance that they won't destroy you, or you run. If you choose to run--or the other person does--it can take years to get over it. A year just to stop crying every day. Another year to stop physically hurting. You'll never forget that person. You'll compare every new romantic prospect to that person. They'll never meet the standard because you've only just met them. How could they? Until one day you meet someone with whom you just enjoy speaking. And suddenly...it's Spring again!"

۲۸ دی ۹۵ ، ۲۰:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اسباب بازی های کودکی



اخلاقش اینطور بود...همیشه وقتی عروسک یا اسباب بازی جدیدی می خرید در کمد پنهان می کرد...ترس خراب شدنشان نمی گذاشت لذت استفاده از اسباب بازی هایش را بچشد...
ولی من دقیقا بر عکس او بودم...همه ی اسباب بازی های جدیدم را همان لحظه استفاده می کردم...
من می خواستم از داشته هایم لذت ببرم...حتی به قیمت خراب شدنشان...
مدتی که گذشت دیدم او همه ی اسباب بازی هایش سالم است ولی من نه...
تصمیم گرفتم من هم مثل او باشم...
اسباب بازی هایم را در کمد پنهان کردم و به خودم قول دادم تا دیگر از کمد بیرونشان نیاورم...
هر شب در تنهایی به اسباب بازی هایم فکر می کردم و می گفتم فردا حتما با آن ها بازی خواهم کرد ولی نمی شد...من لج کرده بودم...
مدت ها از اسباب بازی های قدیمی استفاده می کردیم... آنقدر که دیگر بزرگ شدیم و آن اسباب بازی های جدید سهم دیگران شد...
از آن روزها سال ها گذشت...دیگر هم بازی نبودیم...حالا کلید قفل دل هایمان را در چشم های یکدیگر می دیدیم...
هنوز همان بودیم....
حالا به جای اسباب بازی احساسمان را پنهان می کردیم تا مبادا آن دیگری خرابش کند...
شب ها در تنهایی به او فکر می کردم و هر شب تصمیم می گرفتم فردا دیگر حرف هایم را به او بگویم ولی...ولی نمی شد...
او نمی گفت چون ترس خراب شدن با او بزرگ شده بود و من هم نمی گفتم چون لجبازتر شده بودم...
سال ها گذشت...حرف هایمان گوشه ی انباری ذهنمان خاک خوردند...

احساسمان  بهم نگفته باقی ماند...آنقدر که سهم دیگران شدیم...

ما از کودکی مان یاد نگرفته بودیم داشته هایمان را بریزیم وسط و از داشتنشان لذت ببریم...
فوقش خراب می شدند...بهتر از این بود که سهم دیگری باشند.

۲۸ دی ۹۵ ، ۱۹:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دوستان عزیز لطفا کپی رایت را رعایت کنیم

من ادعایی ندارم ولی خب کپی رایت ک هیچ حداقل منبع رو موقع کش رفتن مطالب ذکر کنیم ‌ وجدانا ملت دیگه حال ندارن برن سراغ منبع .این ذکر منبع هم فقط یه جور اخترام به نویسندس . ممنون از این که رعایت میکنین.

۲۷ دی ۹۵ ، ۲۱:۱۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

به تو چه؟؟؟!!!!


همه ی ما ، به ذهنمان ، به درگیری فکرمان ، به بی خوابی هایمان ، به نسخه ای که با یک نگاه برای مردم میپیچیم، یک " به تو چه " بدهکاریم .
اینکه فلان آدم رنگ مویش را تغییر داده ، کجا رفته ، با چه کسی دوست است و پول مسافرتش را از کجا آورده ، اینکه نقل و نبات حرف هایمان ، قضاوت کردن راجع به طرز پوشش و خانه و روابط یک نفر است ، از ضعف ما ست .
ما یاد گرفتیم در زندگی ، مسائلی که به ما ربطی ندارد بزرگ کنیم ، قصه بسازیم ، ذهنمان را درگیر کنیم و شب ها برای هر رفتار آدم های زندگی مان دلیل بتراشیم .

بعد هم همان دلیل ها نیزه ی تیزی توی قلبمان باشد و وقتی میبینیمشان به خاطر توهم های خودمان ، با آن سرد برخورد کنیم .

کار سختی نیست ، از خودمان شروع کنیم ، بعد هم به فرزندانمان یاد بدهیم ، تا نسلی که عوض میشود لااقل این مسائل برایش حل شده باشد . که وقتی چیزی به ما مربوط نیست ، وقتی آزاری به تو نمیرساند خیلی آرام در گوش خودمان بگوییم :به تو چه .

۲۷ دی ۹۵ ، ۲۱:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

چطور ریسک ابتلا به باکتری واژنی را کم کنم؟

چطور ریسک ابتلا به باکتری واژنی را کم کنم؟


·         به تعادل باکتری های واژن کمک کنید: تنها از آب گرم برای شستشوی واٰژن استفاده کنید. نیازی به استفاده از صابون نیست چون حتی صابون های ملایم میتواند باعث ایجاد عفونت یا ناراحتی واژن شود. هنگام شستوی ناحیه تناسلی، دست را از جلو به عقب، از سمت واژن به سمت مقعد، حرکت دهید. همینطور برای خنک نگه داشتن این ناحیه از لباس زیر نخی استفاده کنید.
·         از شستشوی واژن خودداری کنید: شستشوی واژن تعادل باکتری های طبیعی این ناحیه را(که میتوانند به جلوگیری از ابتلا به عفونتها کمک کنند) بهم میزند و ریسک ابتلا به BV را افزایش میدهد. همینطور احتمال ابتلای مجدد به عفونت را پس از درمان افزایش میدهد. پزشکان این کار را توصیه نمیکنند.
·         رابطه جنسی کم خطر داشته باشید: بهترین راه جلوگیری از انتقال BV از راه جنسی، نداشتن رابطه جنسی از طریق واژن، دهان یا مقعد است. اگر رابطه جنسی دارید، میتوانید شانس انتقال BV-یا هر بیماری مقاربتی دیگر را- با رعایت چند نکته ساده به شدت کاهش دهید. این راهکارها در صورتی که همزمان رعایت شوند، موثرند و هریک به تنهایی نمیتواند شما را از این بیماری ها محافظت کند. اینها شامل موارد زیر میشود:
-از کاندوم استفاده کنید: کاندومها بهترین راه پیشگیری از ابتلا به BV یا سایر بیماری های مقاربتی ست. مطمین شویدکه کاندوم را پیش از تماس آلت تناسلی با واژن، مقعد یا دهان استفاده کنید. روشهای دیگر ضد بارداری مثل قرصهای ضدبارداری، تزریق هورمون یا دیافراگم، هیچیک شما را از ابتلا به بیماری های مقاربتی حفظ نمیکند.
-آزمایش دهید: مطمین شوید که هم شما و هم شریک جنسی شما برای بیماری های مقاربتی آزمایش شده. جواب این آزمایشات را قبل از برقراری رابطه جنسی با یکدیگر به اشتراک بگذارید.
-یک شریک جنسی داشته باشید: داشتن رابطه جنسی با تنها یک شریک، احتمال ابتلا به بیماری های مقاربتی را کاهش میدهد.
-تعداد شریکهای جنسی خود را محدود کنید.
-از سومصرف الکل یا داروها خودداری کنید: اینکار میتواند شانس رفتار پرخطر و رابطه جنسی غیر سالم را افزایش دهد.

۲۷ دی ۹۵ ، ۲۰:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

همه چیز درباره دوش واژینال

دوش واژینال چیست؟

دوش واژینال ، تمیز کردن یا شستشو دادن واژن با آب یا مواد دیگر است. بیشتر این دوش ها در بسته بندی هایی همراه محلولی از آب، سرکه، جوش شیرین و ید به فروش میرسد. محلول به کمک سرنگ یا لوله دوش وارد واژن میشود. محلول پس از چند لحظه خودبخود از واژن خارج میشود.
دوش واژینال با شستشوی واژن از بیرون حین حمام متفاوت است. شستشوی بیرون واژن با آب گرم هیچ ضرری ندارد اما دوش واژینال میتواند مشکلات زیادی را برای بدن به دنبال داشته باشد.
بیشتر متخصصان دوش واژینال را توصیه نمیکنند.

 چرا توصیه نمیشود که زنان دوش واژینال انجام دهند؟


بیشتر متخصصان دوش واژینال را توصیه نمیکنند.
دوش واژینال میتواند تعادل باکتری های طبیعی واژن و ماهیت طبیعیِ اسیدی آن را برهم زند. درون یک واژن سالم باکتری های مفید و آسیب رسان در کنار هم و با توازن زندگی میکنند. این توازن محیط اسیدی واژن را بوجود می‌آورد که واژن را از ابتلا به عفونتها و ناراحتی‌ها حفظ میکند.
دوش واژینال میتواند این توزان را برهم زند و رشد باکتری‌های مضر و آسیب‌رسان را افزایش دهد که میتواند منجر به انواع عفونتهای باکتریایی و قارچی شود. اگر فرد به عفونت باکتریایی واژن مبتلا باشد، دوش واژینال میتواند این باکتری ها را به سمت رحم، لوله های فالوپ و تخمدانها براند. این امر میتواند باعث بیماری التهابی لگن شود که یک بیماری جدی است.
 

 دوش واژینال میتواند باعث چه مشکلاتی شود؟


١.عفونت باکتریایی واژن: زنانی که مکررا دوش واژینال انجام میدهند(هفته ای یکبار) ۵ برابر بیشتراز زنانی که دوش واژینال انجام نمیدهند در معرض ابتلا به این عفونت هستند.
٢.یماری التهابی لگن: که عبارت است از عفونت و التهاب ارگانهای تولید مثل که معمولا به دنبال بیماری های مقاربتی رخ میدهد.
٣.مشکلات حین بارداری: که شامل تولد زودرس یا حاملگی های خارج رحمی میشود.
٤.ابتلا به بیماری های مقاربتی از جمله اچ‌آی‌وی
٥.التهاب یا خشکی واژن

محققان هنوز با قطعیت نمیدانند که آیا این مشکلات به دنبال شستشوی واژن صورت میگیرد یا زنانی که درگیر این مشکلات هستند بیشتر از دوش واژینال استفاده میکنند -

شما نباید از دوش واژینال برای برطرف کردن بوی ناخوشایند واژن یا مشکلات دیگر مثل ترشحات، درد، خارش یا سوزش واژن کمک بگیرید. دوش واژینال بوی ناخوشایند را موقتا و فقط برای مدت کوتاهی برطرف میکند و سایر مشکلاتی را که نام برده شد را بدتر میکند.

با پزشک خود تماس بگیرید اگر:

ترشحات واژنی با بوی ناخوشایند دارید.
احساس خارش در واژن به همراه ترشحات سفید یا زرد-سبز با یا بدون بو دارید.
سوزش، قرمزی یا ورم در واژن یا اطراف آن دارید.
هنگام ادرار کردن درد دارید.
هنگام رابطه جنسی احساس ناراحتی یا درد دارید.
اینها میتوانند نشانه های ابتلا به عفونت باکتریایی یا STD ها باشند. در این صورت قبل از مراجعه به پزشک دوش واژینال انجام ندهید چون میتواند تشخیص را برای پزشک مشکل کند و تشخیص نادرستی داده شود.


بیشتر متخصصان دوش واژینال را توصیه نمیکنند چون برای تمیز کردن واژن نیازی به آن نیست.
بدن با مکانیسمهای طبیعی واژن را شستشو میدهد. اگر بوی ناخوشایند یا ناراحتی وجود دارد معمولا نشان از این است که مشکلی وجود دارد که نیازمند توجه است. شستشوی واژینال همچنین شانس ابتلا به عفونتهای واژنی یا بیماریهای آمیزشی را افزایش میدهد. اگر سوال یا نگرانی‌ای در این باره دارید با پزشک خود مشورت کنید.


بهترین انتخاب این است که بگذارید بدن خود به طور خودکار واژن را تمیز کند. وٰاژن این کار را با تولید ماده ای به نام موکوس میکند که مایعی ست که خون، ترشحات و مایع منی را از محیط پاک میکند. اگر درباره بوی ناخوشایند واژن خود نگرانی دارید با پزشک خود مشورت کنید اما باید بدانید که حتی واژنهای سالم هم بوی ملایمی دارند که در طول روز تغییر میکند. فعالیت بدنی هم میتواند این بو را قوی تر کند که طبیعی است.

واژن خود را با رعایت این نکات پاکیزه و سالم نگه دارید:
شستشوی خارج واژن با آب گرم هنگام حمام. بعضی از صابونهای ملایم برای شستشو استفاه میکنند که حتی صابون ملایم اگر پوست حساسی دارید یا در حال حاضر دچار عفونت واژنی هستید، میتواند باعث خشکی و ناراحتی پوست شود.
استفاده نکردن از تامپون، نوار بهداشتی پودرها یا اسپری های معطر. این محصولات میتوانند احتمال عفونت واژن را افزایش دهند.

۲۷ دی ۹۵ ، ۲۰:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

از خانه دلت چه خبر؟؟؟


کلاس دوم دبستان شیفت بعدازظهر بودم. باران تندی می‌بارید. آن روز صبح یک چتر هفت رنگ خریده بودم، وقتی به مدرسه رفتم دلم می‌خواست با همان چتر زیبایم زیر باران بازی کنم اما زنگ خورد.
هر عقل سالمی تشخیص می‌داد که کلاس درس واجب‌تر از بازی زیر باران است. یادم نیست آن روز آموزگارم چه درسی به من آموخت، اما دلم هنوز زیر همان باران توی حیاط مدرسه مانده.بعد از آن روز شاید هزار بار دیگر باران باریده باشد و من صد بار دیگر چتر نو خریده باشم اما ، آن حال خوب هشت سالگی هرگز تکرار نخواهد شد.

این اولین بدهکاری من به دلم بود که در خاطرم مانده.
اما حالا بعضی شب‌ها فکر می‌کنم اگر قرار بر این شود که من آمدن صبح فردا را نبینم؛
چقدر پشیمانم از انجام ندادن کارهایی که به بهانه‌ی منطق،
حماقت نامیدمشان.
حالا می دانم هر حال خوبی سن مخصوص به خودش را دارد.
ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﭘﻨﺪﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ؛
ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﯼ ﺣﯿﺎﺕ؛ ﺑﺨﺎﺭ ﮔﺮﻡ ﻧﻔﺲ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ !
ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯽ ﭘﺮﺳﺪ : ﺁﻫﺎﯼ ﻓﻼﻧﯽ، ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﺩﻟﺖ ﭼﻪ ﺧﺒﺮ؟
ﮔﺮﻡ ﺍﺳﺖ؟ ﭼﺮﺍﻏﺶ ﻧﻮﺭﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﻫﻨﻮﺯ؟تک تک لحظه ها را زندگی کنیم، آنطور که اگر فردایی نبود راضی باشیم.
ناشناس
#روانشناسی

۲۷ دی ۹۵ ، ۱۹:۵۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

آدم باید خودش را دوست داشته باشد


 آدم باید خودش را دوست داشته باشد.
وقتی می گویم خودش را دوست داشته باشد منظورم این نیست که خودشیفته ی خودش باشد.
آدم باید خودش را، خودِ خودش را دوست داشته باشد. این خود ِ خودش از شکل صورتش شروع می شود تا لطافت پوستش، از مدل موها تا ناخن شکسته ی انگشت پایش.

این شروع دوست داشتن است. شروع دوست داشتنی که از خود شروع می شود. حال باید یاد بگیرد آن خود درونی اش را هم دوست بدارد.
 همان خود درونی که گاهی خشمگین می شود، همانی که از آدم ها متنفر می شود. منظورم از آن خود درونی همان احساس های خوب و بدی است که هر لحظه تجربه اش می کنیم.
لحظه ای عاشق و لحظه ی دیگر از همه ی دنیا متنفریم. آدم باید یاد بگیرد این طور بودن خودش را دوست داشته باشد.

 آدم باید یاد بگیرد حتی مریضی هایش،  بغض هایش، گریه هایش، اشتباهاتش و هر چیز دیگر بدی را هم راجع به خودش دوست داشته باشد. مشکل از آن جایی شروع می شود که فکر می کنیم آن جایی که خوبیم، آن جایی که همه چیز بر وفق مراد است، آنجا که تجربه های طلایی می کنیم همه اش کار خودمان است و آنجا که شکست می خوریم، نه می شنویم، مریض می شویم و غیره و غیره کار دیگران است. کار اطرافیانمان است، کار شرایط، جامعه و...

آدم باید یاد بگیرد خودش را ببینید و این خودش را با همه ی این تجربه های خوب و بد دوست بدارد. آدم باید یاد بگیرد هر بدی، بد بد نیست و هر خوبی خوب خوب!
که خدا هم همین را می گوید " که شاید شری که در آن خیری نهفته است و یا خیری که در آن شری نهفته است."

می دانی جانم؟ این روزها زیاد به اشتباهاتم فکر می کنم. فکر می کنم چطور می توانم این اشتباهات را دوست داشته باشم. خودم هم تازه یادش گرفته ام. اما هر چه از اشتباهی بیشتر گذشته است دوست داشتنی تر پیدایش می کنم. دلیلش؟ دلیلش را هنوز خودم هم درست نمی دانم. اما فکر می کنم اشتباهی باید تا پیشرفتی شاید.

مثلاً مثل زمین خوردن بچه می ماند. اگر قرار بود مامان ها تا آخر عمر دستمان را بگیرند و راه ببرند توانایی راه رفتن نداشتیم، یا تا آخر عمر غذا دهانمان بگذارند یا بند کفش هایمان را ببندند.
 قطعاً هر بار که زمین خوردیم، هر بار که نتوانستیم غذایمان را درست بخوریم، هر بار که بند کفش مان باز شد و رفت زیر پایمان درد داشت. اما اگر هیچ اشتباهی اتفاق نمی افتاد، هیچ تجربه ای، زمین خوردنی نبود می شد بزرگ شد؟

 آدم باید یاد بگیرد خودش را دوست داشته باشد. خودش را به تمامیت. زیرا قرار است یکبار زندگی کند. زیرا همیشه آدم هایی هستند که غیرمنصفانه نقدش کنند. آدم باید یاد بگیرد خودش را دوست داشته باشد. به خاطر خودش. به خاطر خودِ خودِ خودش!....

۲۷ دی ۹۵ ، ۱۹:۵۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

#عوامل خشنود ساز روابط زوجین!

#عوامل خشنود ساز روابط زوجین!


دکتر ویلیام گلسر
هنگامی که نسخه اول کتاب ازدواج بدون شکست را در سال 1994 می نوشتم از اعضای موسسه خواستم هر کاری که به خشنودی ازدواجشان کمک کرده است را برایم بنویسند.

یکی از پاسخ هایی که دریافت کردم، از جانب زوج خشنودی بود که بیش از 26 سال از ازدواج آنها می گذشت. حیفم آمد که در اینجا نیاورم.
ما بر اساس تجربه مان موارد زیر را توصیه می کنیم:

۱ـ حضور یکدیگر را چندین بار در روز جشن بگیرید:
احوالپرسی های پر هیجان، مکالمات تلفن پرشور، دوستت دارم های مکرر، خواندن آواز در وصف یکدیگر.

۲ـ همیشه با هم قرار بیرون بگذارید حتی در سالهای بچه داری و در دوره مشغله های کاری.

۳ـ از یکدیگر پشتیبانی کنید.
به دنبال راههایی باشید تا از یکدیگر به لحاظ جسمی و روحی حمایت کنید. به عنوان مثال غذای مورد علاقه همسرتان را بپزید، به هنگام هوای نامساعد یکدیگر را با ماشین به محل کار برسانید، درباره کار با یکدیگر مشورت کنید، هنگام تماشای تلویزیون با یکدیگر تماس جسمی داشته باشید.

۴ـ جسارت گرفتن خواسته هایتان را داشته باشید و بگویید که چه می خواهید و آنچه را که به نظرتان نادرست می آید، به زبان بیاورید.


۵ـ بدون قید و شرط به یکدیگر محبت کنید.
در مورد میزان محبتی که به هم ابراز می کنید، انتظار و چشمداشت جبران نداشته باشید. عشق و محبت باید آزادانه نثار شود.

۶ـ به همسرتان آزادی بدهید تا خودش باشد. تفاوت‌ها را بپذیرید.
به مرزهای موجود بین خودتان احترام بگذارید.

۷ـ به یکدیگر به چشم بهترین دوست نگاه کنید. هر روز با یکدیگر همانند دو رفیق رفتار کنید.

۸ـ بدانید که چگونه با یکدیگر بخندید، شوخ باشید و شادی کنید، بدون آنکه از شرمندگی ترس داشته باشید.
مثلا به زبانی ساختگی حرف بزنید، زمزمه کنید و یکدیگر را به ساختن آواز تشویق کنید.

۹ـ رابطه جنسی را زنده نگه دارید و همیشه اعمالی توافقی و مورد قبول
هر دو طرف را تجربه کنید.

۱۰. به همراه یکدیگر آرزوهایتان را ترسیم کنید و از آنها لذت ببرید.

برای ما جالب بود که این زوج برای داشتن یک زندگی مشترک خشنود، تا چه حد فکر و تلاش کرده اند!!

ازدواج بدون شکست
ویلیام گلسر و کارلین گلسر

 

۲۷ دی ۹۵ ، ۱۹:۲۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

مردم چه میگویند.

مى‌خواستم به دنیا بیایم، در یک زایشگاه عمومى؛ پدرم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصى!
مادرم گفت: چرا؟
پدربزرگم گفت: مردم چه مى‌گویند؟!



مى‌خواستم به مدرسه بروم، همان مدرسه سر کوچه‌مان؛ مادرم گفت: فقط مدرسه غیرانتفاعى!
پدرم گفت: چرا؟
مادرم گفت: مردم چه مى‌گویند؟!

به رشته انسانى علاقه داشتم؛ پدرم گفت: فقط ریاضى!
گفتم: چرا؟
پدرم گفت: مردم چه مى‌گویند؟!

مى‌خواستم با دخترى ساده که دوستش داشتم ازدواج کنم؛ خواهرم گفت: مگر من بمیرم.
گفتم: چرا؟
خواهرم گفت: مردم چه مى‌گویند؟!



مى‌خواستم پول مراسم عروسى را سرمایه زندگى‌ام کنم؛ پدر و مادرم گفتند: مگر از روى نعش ما رد شوى.
گفتم: چرا؟
آنها گفتند: مردم چه مى‌گویند؟!

مى‌خواستم به اندازه جیبم خانه‌اى در پایین شهر اجاره کنم؛ مادرم گفت: واى بر من.
گفتم: چرا؟
مادرم گفت: مردم چه مى‌گویند؟!

اوّلین مهمانى بعد از عروسى‌مان بود. مى‌خواستم ساده باشد و صمیمى؛ همسرم گفت: شکست به همین زودى؟!
گفتم: چرا؟
همسرم گفت: مردم چه مى‌گویند؟!

مى‌خواستم یک ماشین مدل پایین بخرم، در حد وسعم تا عصاى دستم باشد؛ همسرم گفت: خدا مرگم دهد.
گفتم: چرا؟
همسرم گفت: مردم چه مى‌گویند؟!

مى‌خواستم بمیرم. بر سر قبرم بحث شد؛ پسرم گفت: پایین قبرستان.
زنم جیغ کشید!
دخترم گفت: چه شده؟
زنم گفت: مردم چه مى‌گویند؟!

مُردم... برادرم براى مراسم ترحیمم مسجد ساده‌اى در نظر گرفت.
خواهرم اشک ریخت و گفت: مردم چه مى‌گویند؟!
از طرف قبرستان سنگ قبر ساده‌اى بر سر مزارم گذاشتند؛ اما برادرم گفت: مردم چه مى‌گویند؟!

خودش سنگ قبرى برایم سفارش داد که عکسم را رویش حک کرده بودند.
و حالا من در اینجا در حفره‌اى تنگ و تاریک، خانه‌اى دارم و تمام سرمایه‌ام براى ادامه زندگى، جمله‌اى بیش نبود؛ «مردم چه مى‌گویند؟!»

مردمى که عمرى نگران حرف‌هایشان بودم، حالا حتى لحظه‌اى هم نگران من نیستند!!!

کسانى که براى خودشان زندگى مى‌کنند، از فرصت یک‌باره زندگى‌شان نهایت بهره و لذت را برده‌اند

۲۷ دی ۹۵ ، ۱۹:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰