سخنی با زوج ها
زن و مرد قبل از هر جنسیت، سنت و نژادی انسانند.
در نقش های جنسیتی تحمیل شده غوطه نخورید
نه مرد جنس برتر است و امر کننده است و نه زن ضعیف و وابسته
اگر به عنوان جنسیت نگاه نکنیم
به عنوان دو انسان
هیچ کدام وظیفه ای فراتر از دیگری ندارند
نیاز به محبت، احترام ،آزادی ، آرامش و توجه را هر دو به عنوان انسان دارند
مرد، مردی اش به این نیست که نیازهای زن را تامین کند و در مقابل او را به زنجیر و تملک در آورد
اگر زن خود را یک انسان آزاده ببیند در دنیایی مدرن که گاهی ثروتمندترین و قدرتمندترین انسان های آن زنان هستند، نیازی ندارد که خود را موجودی ببیند که باید تحت حمایت انسانی دیگر به عنوان مرد باشد،
برابر و بدون پیش داوری و توقع باشید و بی قید و شرط انسانیت یکدیگر را بپذیرید.اما هر جا توان بیشتری از دیگری دارید چه مالی ،چه عاطفی، چه همراهی و ...از یکدیگر دریغ نکنید.
تنها در این شرایط است که در دنیای مدرن امروز، میزان پیوند های صحیح بالا می رود و جدایی های رسمی و غیر رسمی کاهش می یابد، دیگر نه زن برای بدست آوردن آزادی دوباره اش میل به جدایی و طلاق دارد، و نه مرد برای رهایی از فشار طاقت فرسای زندگی،مسوولیت را رها می کند.
در دنیایی که هر فرد می تواند با فردیت خویش به خود شکوفایی و آرامش برسد، نیاز صحیح پیوند جویی و محبت او را به سمت زندگی مشترک انسانی و زیبا سوق می دهد.
ولی انسان ها هنگامی که وظایف و محدودیت های جنسیتی را فراتر از پیوندجویی می بینند، عطای زندگی با یکدیگر را به لقایش می بخشند.
آمارها دروغ نمی گویند و یکی از دلایل آمار بالای جدایی به علت نقش های جنسیتی خشک و فشاریست که به هر دو فرد در زندگی تحمیل می شود و احساس می کنند در رابطه ای هستند که خود خواسته نیست و از سر اجبار و فرار از تنهایی بوده است و پس از ازدواج احساس می کنند تنهایی شیرین تر بوده زیرا طعم فشار را چشیده اند.
باید علاج واقعه قبل از وقوع کرد.